کِل، هلهله یا همان «الزغرودة» صدایی است که معمولا زنها در مناسبتهای شاد با چرخش مارپیچ زبانشان بلند میکنند و به گوش دور و نزدیک میرسانند. انگار راحتیِ کل زدن موجب شده پرسش از خاستگاه و زادگاه این بانگ بیهوده بهنظر برسد. شاید هم باید دلیل بداهتِ پرسش درباره معنا و زمینهی واقعی این حرکت را آشنایی تاریخی زنان عرب با آن بدانیم.
نامهای مختلف کل کشیدن و هلهله در جهان عرب
واژه «الزغرودة» در زبان عربی از فعل «زَغرَد» ریشه گرفته است. این فعل به طنینانداز شدن بانگی در گلو اشاره دارد که زنان در مناسبتهای مختلف با حرکات خاصی در حنجرهی خود ایجادش میکنند. کِل در عربی نامهای مختلفی دارد؛ از جمله «الزغروطة»، «الهلهولة»، «الیباب» و چند نام دیگر.
این صدا در کشورهای خلیجی «الغطرفة» نام دارد. در سرزمین شام به آن «المهاماة» میگویند که معنای شادباش هم میدهد و از فعل «هأهأ» مشتق شده که به معنای دعا کردن و نهیب زدن است. در کشورهای مغرب عربی نیز به این صدا «التزغریطة» میگویند.
محمد خالد رمضان، پژوهشگر سوریهای، در کتاب «دراسات فی الزغرودة الشعبیة»، پژوهشی درباره کل زدن در فرهنگ عامه که توسط انتشارات وزارت فرهنگ سوریه منتشر شده، نوشته است که «الزغرودة» در لهجه عامیانه سوری «الزلغوطة» تلفظ میشود. او در کتابش به اثرگذاری معانی و مفاهیم این بانگ بر روان فرد و گروه در مناسبتهای مختلفی میپردازد که چندان ارتباطی نیز با یکدیگر ندارند.
سلیم المبیض، مورخ فلسطینی، مدعی است که «مهاهاة» یک ابتکار زنانه و نشاندهندهی زیرکی زنان است. او با اشاره به اصالت سریانی واژهی «أويها» که در طول کِل کشیدنِ زنان در سرزمین شام ادا میشود، مینویسد که «لیش» یا همان آوای پایانبخش کِل بعد از لیلیلیلیلیلی… به یک سنت بتپرستانه و باستانی برمیگردد که پیروانش طلب بخشش، رستگاری و خوشبختی از الهه را آواز سر میدادند. جورج کدر، نویسنده و پژوهشگر سوری، نیز معتقد است این آوا با «لی لی ث» که نام یکی از کهنترین خدایان سوری است تشابه و تطبیق دارد؛ «دعاها و نیایشهایی که برای لیلیث خوانده میشد سپری در برابر شر و قدرت ویرانگر او بود».
در هند به کل زدن «جوکار» میگویند؛ یک میراث باستانی که ریشهاش به ایالت بنگال در شرق هند برمیگردد. هندیها براین باورند که کل کشیدن باعث دفع انرژی منفی از بدن میشود.
واژه «الزغرودة» در زبان عربی از فعل «زَغرَد» ریشه گرفته است. این فعل به طنینانداز شدن بانگی در گلو اشاره دارد که زنان در مناسبتهای مختلف با حرکات خاصی در حنجرهی خود ایجادش میکنند
در کتاب «لسان العرب» نوشته ابن منظور چندین نام متفاوت برای «زغرودة» ذکر شده که در کشورهای مختلف به کارمیروند: «لولشة» در بحرین، کویت و قطر که از فعل تُلولش مشتق شده؛ «تولیلة» در الجزایر که از فعل «ولول» مشتق شده؛ «صَهیل» در عمان که از فعل «صَهَلَ» میآید و به آن «لبلبة» هم میگویند.
در کتاب «قاموس اللهجة الحضرمیة» نوشته فهد احمد بن هلالی نیز نام دیگری برای کل زدن آمده که «تحییر» از فعل «تحیّر» است و در کشور یمن به کارمیرود.
ریشه تاریخی کل کشیدن
گفتهها درباره آغاز پیدایش کِل متعددند و برخی پژوهشگران احتمال میدهند حقیقت قطعی درباره ظهور آن وجود ندارد، اگرچه برخی نیز نظر دیگری دارند.
ایمن عثمان، پژوهشگر فرهنگ عامه مصر، در گفتوگو با رصیف22 درباره آغازگاه تاریخی کل زدن میگوید: «تاکنون اطلاع دقیقی درباره ریشه تاریخی کِل کشیدن به دست نیامده، اما میدانیم کِل در اصل آفریقایی و بانگ شادباش پیروزی در جنگها بوده است. نظر محتملتر این است که این بانگ از سودان و بهطور مشخص از منطقه نوبه آمده، چون کل زدنِ نوبیها اصیل است و کل زدنهای دیگران تلاشها و نوآوریهایی زنانهاند».
این پژوهشگر میراث فرهنگی میافزاید: «زغروده یا کِل زدن نوبیها سالهاست که شکل ویژهی خودش را در این منطقه بدون هیچ آرایهای حفظ کرده، اما بر اساس آداب و رسوم مصر و هر کشور دیگری که واردش شده برخی تزئینها را پذیرفته و دچار تغییر شده است. میتوان به یقین گفت که کِل را کولیها و جنگ به ما منتقل کردهاند. کولیها مراسم زار را برای ما آوردند که کِل هم در آن به کار میرود».
ایمن عثمان درباره انتساب کِل به هند و دوران جاهلیت میگوید:«در دوران جاهلیت کف زدن رواج داشت. چندین کتاب هم وجود دارند که کولیها را به هند نسبت میدهند و به همین دلیل کِل را هندی میدانند، اما این حقیقت ندارد».
از سویی دیگر، ریم خیری شلبی، متخصص مرمت میراث شنیداری، درباره کِل میگوید: «این یکی از صداهای ابتدایی انسان بوده است، پیش از آنکه لهجههایی برای مخاطب قراردادن دیگران و بیانِ خویش اختراع کند. انسان این دوره از صداهایی شبیه به جیغ برای بیان ترس یا کمک خواستن استفاده میکرد. صدایی که توسط زنان دگرگون شد تا بیانگر احساسات آنها هنگام سرکوب شدنشان باشد».
ریم خیری شلبی، که سرپرستی گروه موسیقی فولکلور «هيصة» را نیز بر عهده دارد، درگفتوگو با رصیف22 توضیح میدهد: «ماجرا وقتی دگرگون شد که زنها توانستند با زبانشان به صدای خود آهنگ بدهند و از کف دستشان برای تولید صدای کمک خواستن، فراخواندن و ابراز شادی استفاده کنند. کِل یکی از رسوم قدیمی است که به قبایل آمازیغی و آفریقایی برمیگردد. گاهی هم برخی کلمات با آن همراه میشوند، مثل کاری که شامیها و فلسطینیها انجام میدهند. برخی گونههای پرندهها نیز چنین صدایی را تولید میکنند».
هم برای شادی، هم برای غم
از کِل زدن فقط برای شادی و مناسبهای شاد استفاده نمیشود. زنها در مناسبتهای مختلف کِل میزنند.
مصطفی شریف، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ عامه، درگفتوگو با رصیف22 میگوید: «حالا زنها هنگام جشنهای ختنهکنان، ولیمه حجاج، پیروزیها، موفقیتها و حتی زمانی که یکی از بستگان زن از زندان آزاد یا از بیمارستان مرخص میشود کِل میکشند و هلهله سر میدهند. آنها در تشییع جنازه مردگان جوان و شهدا نیز کِل میکشند، چرا که معتقدند این مردگان بهشتی هستند».
این پژوهشگر فرهنگ عامه میافزاید: «کِل زدن پدیدهای صوتی به نشانهی شادی است و در تمدنهای زیادی وجود دارد. در همه طبقات اجتماعی و اقشار جامعه استفاده میشود. این کار فقط به مردم عامی تعلق ندارد، بلکه در مناسبتهای اقشار مترقی جامعه نیز انجام میشود. کِل زدن در جهان عرب با شور و حماسه ارتباط دارد. به همین دلیل است که محمد علی پاشا برای پسرش طوسون که در یک جنگ کشته شده بود مراسم جشن برپا کرد».
عمرو منیر، استاد تاریخ در دانشگاه و متخصص فرهنگ فولکلور، درباره کِل زدن به رصیف22 بیان میکند: «کِلهای زنان صدای چرخش زبان است که صفیری بلند تولید میکند و دارای اثری جادویی برای دور ساختن ارواح شرور است. ریشههای این آیین به مهمترین الهه مصر باستان برمیگردد که بر همه گونههای هنر و حرفهها که ویژگی جادویی داشتند تأثیر گذاشت و حتی مهمترین خدایی است که قدرتهای جادویی درآن متمرکز شدند، خدای توت؛ خالق صوت که به محض تلفظ اشیاء آنها را خلق میکند. او راز واژه یا فهم، بلکه سرور همه کتابهاست. الهه ایزیس به عنوان یکی از رسولان که دانای همه رازهاست به او کمک میکند، همین طور خدای خنسو که همهی صداها را تولید میکند و در یک آیین جادویی با چرخاندن صدا در دهانش ولولهای راه میاندازد. دستورات توت درباره صداها و روش چرخش آنها و رها کردنشان از اصول مهمی به حساب میآیند که آیینهای جادویی در مصر باستان بر آنها متکی بود».
«نظر محتملتر این است که این بانگ از سودان و بهطور مشخص از منطقه نوبه آمده، چون کل زدنِ نوبیها اصیل است و کل زدنهای دیگران تلاشها و نوآوریهایی زنانهاند»
این پژوهشگر تاریخ و فرهنگ عامه توضیح میدهد: «توت در ادیان مصر باستان جادوگر محسوب میشد. جادوی او متکی بر توانمندی و چیرهدستیاش در کنترل اثر صداها بر اشیاء بود؛ توان ادای صداها به روشی خاص که آنها را مؤثر میسازد و هر کسی را که به سمتش بروند در اختیار میگیرند. توت از راه نطق و بیان، یا بهتر است بگوییم بیانِ صداها و سوگندها و طلسمها، جهان را میگرداند. اینگونه بود که فوت توت نمادش میشود، فوتی که همه چیز را با جادوی بیرون دادن صدای تکرار چندبارهی یک آوا میآفریند».
منیر درباره کاربرد کِل زدن برای دور کردنِ شیاطین میگوید: «اکنون کِل را در مراسم مختلف فرهنگ عامه میشنویم؛ از جمله در مراسم زار، تولد انسان و حیوان، و حتی جشن روز هفتم نوزاد. همینطور زنگهای فلزی را میبینیم که در لگام و زین چهارپایان، بهویژه آنهایی که گاری میکشند، به کار میرود. میتوانیم کارکرد جادویی آنها را حدس بزنیم. هدف اینها دور کردنِ ارواح یا شیاطین است. گویی این به شکل پژواکی بر آنها اثر میگذارد. شاید همین دلایل است که فرد عامی را وا میدارد به حیواناتش چند زنگوله و زیورآلات فلزی که صداهای مکرر دارند ببندد تا به عنوان سپر محافظ حیوانات در برابر ارواح و شیاطین عمل کند. هر وقت که این ارواح دور شوند و اثر بدی که به همراه دارند از بین برود صدای کِل به هوا میرود».
در کتاب «آداب و سنتهای مصریهای معاصر؛ مصر بین ۱۸۳۳ تا ۱۸۳۵» نوشته ادوارد ویلیام لاین، آمده که کِل کشیدن در مراسم صوفیانه «دوسه» استفاده میشده، بهویژه هنگام جشن میلاد پیامبر و بهطور مشخص در سال ۱۸۳۴که محمد علی پاشا در قدرت بود. در این مراسم شیخ دراویش سوار بر اسب به سمت مسجد رفت، در حالی که بیش از ۶۰ درویش روی زمین به حالت درازکش ردیف شده بودند و او در میان فریادهای «الله اکبر» با اسب از روی آنها عبور کرد. بر اساس ادعای لاین، برخی در این حالت دچار شکستگی در بازو و پا شدند، ولی زنها برای هرکسی که نجات مییافت، با این اعتقاد که با محافظت الهی نجات یافته، کِل میکشیدند.
کِل در ضربالمثلهای عامیانه
کِل زدن در شماری از ضربالمثلهای عامیانه مصری و عربی به کار رفته است؛ از جمله در ضربالمثل «الحزن یعلّم البکاء و الفرح یعلّم الزغارید» (اندوه گریه میآموزد و شادی کِل). این ضربالمثل برای دعوت به خوشبینی به کار میرود، به این معنا که هر کسی شادی را دوست داشته باشد همیشه شاد خواهد بود و برعکس.
ضربالمثل دیگری داریم که میگوید «الف دعوة ما مزّقت قمیص و الف زلغوطة ما جوزّت عریس» (هزار دعا پیراهنی پاره نکرد و هزار کِل مردی را داماد). این ضربالمثل لبنانی میگوید کِل زدن برای ازدواج یک مرد کافی نیست.
«زغرطي يا اللي منتش غرمانة» (کِل بکش خانمی که در دام عشق نیفتادی) ضربالمثل دیگری است که در مصر رواج دارد. این ضربالمثل مصری فردی را که بدون تلاش چیزی به دست میآورد به تمسخر میگیرد. «الزغارید اکثر من الکسکسی» (کِل از کوسکوس بیشتره) هم ضربالمثل تونسی است درباره افرادی که تنها به ظاهر اهمیت میدهند.
«کتیرة الزغارید علی راعی البقر» (کِل برای چوپان زیاده)؛ این ضربالمثل سودانی برای اشاره به کسی است که مستحق چیزی نباشد.
در کتاب «الامثال الشعبیه» (ضربالمثلهای عامیانه) نوشته احمد تیمور پاشا که سال ۱۹۴۹ چاپ شده، ضربالمثلهای عامیانه مصری که در آنها به کِل زدن اشاره شده آمده است، از جمله «الزغارید بالمحبة و النقوط بالغرض» (کِل زدنها از روی محبت است و کادوی عروسی از سر ناچاری». این ضربالمثل میگوید برخی کارها را از روی علاقه انجام میدهیم و برخی را از روی اجبار، مانند «کادوی عروسی». ضربالمثل دیگری هم داریم که میگوید «الزغارید تبقی علی رأس العروسة» (کِل زدنها روی سر عروس میمانند). این ضرب المثل برای اشاره به انجام دیرهنگام کار است.
رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.
لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.
انضم/ي إلى المناقشة
مستخدم مجهول -
منذ 3 أيامكل التوفيق ومقال رائع
Ahmad Tanany -
منذ أسبوعتلخيص هايل ودسم لجانب مهم جداً من مسيرة الفكر البشري
مستخدم مجهول -
منذ أسبوعلا يوجد اله او شئ بعد الموت
Mohammed Liswi -
منذ أسبوعأبدعت
نايف السيف الصقيل -
منذ أسبوعلا اقر ولا انكر الواقع والواقعة فكل الخيوط رمادية ومعقولة فيما يخص هذه القضية... بعيدا عن الحادثة...
جيسيكا ملو فالنتاين -
منذ اسبوعينمقال بديع ومثير للاهتمام، جعلني أفكر في أبعاد تغير صوتنا كعرب في خضم هذه المحن. أين صوت النفس من...