شاركوا في مهمّتنا،
بل قودوها

اترك/ ي بصمَتك!
آیا ممنوعیت خوک برای یهودیان و مسلمانان توجیه محیط‌زیستی داشته است؟

آیا ممنوعیت خوک برای یهودیان و مسلمانان توجیه محیط‌زیستی داشته است؟

انضمّ/ ي إلى مجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات”.

هدفنا الاستماع إلى الكل، لكن هذه الميزة محجوزة لمجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات"! تفاعل/ي مع مجتمع يشبهك في اهتماماتك وتطلعاتك وفيه أشخاص يشاركونك قيمك.

إلى النقاش!

فارسی

الخميس 20 يناير 202203:54 م

پیوند قلب یک خوک اصلاح‌شده ژنتیکی به یک انسان مبتلا به بیماری قلبی با نظارت یک جراح مسلمان، اولین جراحی در نوع خود بود که ۷ ژانویه ۲۰۲۲ در مرکز پزشکی دانشگاه مریلند با موفقیت به پایان رسید. پیش از این نیز در سپتامبر ۲۰۲۱ خبر موفقیت جراحان دانشگاه نیویورک در جراحی آزمایشی پیوند کلیه خوک اصلاح‌شده ژنتیکی به بدن یک بیمار مرگ مغزی منتشر شده بود.

هم‌زمان با شادی جهانیان در پی این دو دستاورد تاریخی علم پزشکی که نقطه عطفی در مسیر تحقیقات پیوند اعضای حیوان به انسان محسوب می‌شوند و امیدها را به کاهش ضرورت اهدای عضو انسان‌ها بیشتر کرده‌اند، شیوخ و علمای الازهر به دو دسته تقسیم شده‌اند؛ یکی آن‌ها که معتقدند «هیچ خصومتی بین اسلام و حیوانات نیست» و دسته دیگر جماعتی که باور دارند «خوک با تمام اعضایش نجس است؛ چه مایعات بدنش، چه اعضا، چه گوشت و چه چربی‌هایی که از آن جدا می‌شود». شبکه‌های اجتماعی نیز پر شد از نظرات اسفناک و محکوم کننده و تئوری‌ توطئه درباره استفاده از اندام خوک در پیوند اعضا به جای اندام گاو یا گوسفند.

"دلیل ممنوعیت مصرف خوک‌ها در تورات و قرآن این است که پرورش آنها برای زیست‌بوم‌های منطقه‌ای که امروزه به نام خاورمیانه می‌شناسیم خطرناک بوده است"

میلیون‌ها یهودی و صدها میلیون مسلمان از خوک، حیوانی که می‌تواند کارآمدتر از هر حیوان دیگری غلات و ریشه‌‌‌ گیاهان را به چربی و پروتئین باکیفیت تبدیل کند، متنفر هستند؛ چون در تورات و قرآن ناپاک محسوب شده و خوردنش (همچنین لمس کردنش برای یهودیان) ممنوع است. اما چرا این دین‌های ارجمند و محترم چنین حیوان صلح‌جو و حتی دوست‌داشتنی را که بخش بزرگی از نژاد بشر گوشتش را با لذت استفاده می‌کند حرام کرده‌اند؟

خوک حرام است، چون حرام است

ماروین هریس در کتاب «گاوها، خوک‌ها، جنگ‌ها و جادوگران: معماهای فرهنگ» تلاش می‌کند «الگوهای زندگی‌ را که در نگاه اول غیرمنطقی و غیرقابل توضیح به نظر‌ می‌رسند توضیح دهد»، مثل نفرت یهودیان و مسلمانان از خوک.

هریس با اشاره به نظرات دانشگاهیانی که ممنوعیت و نکوهش مصرف خوک در تورات و قرآن را می‌پذیرند، می‌گوید مقبول‌ترین توضیح در عصر قبل از رنسانس این بود که خوک به‌معنای واقعی کلمه حیوانی کثیف و حتی کثیف‌ترین حیوان است، چرا که در ادرارش غوطه‌ور می‌شود و فضولات می‌خورد؛ اما مرتبط کردن کثیفی فیزیکی با نفرت مذهبی تناقض‌آمیز است، چون گاوهایی هم که در فضاهای بسته پرورش می‌یابند در ادرار و سرگین خود غوطه‌ورند و اگر گرسنه باشند از فضولات انسان هم تغذیه می‌کنند. سگ‌ها و پرندگان نیز همین کار را می‌کنند و کسی هم ناراحت نمی‌شود.

بر اساس پژوهش‌های هریس نخستین تفسیر واقع‌گرایانه و طبیعت‌گرایانه از ممنوعیت گوشت خوک در دین یهود و اسلام را موسی ابن میمون، پزشک دربار صلاح‌الدین ایوبی در قرن دوازدهم میلادی، ارائه داده است. او می‌گفت خداوند قصد داشته یک نظام سالم عوامانه را ممنوع کند، چون خوک «تاثیرات بد و آسیب‌‌زایی برای بدن دارد».

اواسط قرن نوزدهم میلادی کشف شد که خوردن گوشت نیم‌پز خوک منجر به بیماری تریشینوز می‌شود و این دلیلی بر درستی نظر موسی ابن میمون محسوب شد، اما چنین تفسیری با علم پزشکی و واگیرشناسی در تناقض است. برای مثال، گوشت نپخته گوساله منبع انگل و کرم‌های نواری است. گاو، بز و گوسفند می‌توانند ناقل تب مالت باشند و در این میان بز و گوسفند خطرناک‌تر هم هستند. سیاه‌زخم هم که می‌تواند با رشد سریعش بدن را پر از تاول کند و در پی ایجاد مسمومیت خونی باعث مرگ بیمار شود از حیواناتی مثل گاو، گوسفند، بز، اسب و قاطر منتقل شود، نه از خوک.

بسیاری از علمای یهودی و مسلمان از جستجوی دلایل طبیعی برای این نفرت دست کشیده‌اند. باطنیان نیز معتقدند بدون دانستن یا تلاش برای دانستن اینکه یهوه یا الله چه می‌خواهد بگوید، باید ممنوعیت‌های غذایی را رعایت کنید.

تحقیقات انسان‌شناسی مدرن هم رویکرد چندان متفاوتی با علمای دینی ندارند. برای مثال می‌توان به جیمز جورج فریزر، نویسنده کتاب «شاخه زرین» اشاره کرد که معتقد بود خوک‌ها و «همه حیواناتی که به کثیفی معروف هستند، زمانی در اصل مقدس بوده‌اند و دلیل اینکه خورده نمی‌شدند همین تقدس آن‌ها بوده است». ما نمی‌توانیم این تحلیل را کاملا درست و بدیهی فرض کنیم، چون می‌دانیم گوسفند، بز و گاو در خاورمیانه باستان پرستش می‌شدند و در عین حال اقوام و پیروان مذاهب مختلف در کل منطقه گوشت آن‌ها را می‌خوردند.

تحقیقات دیگری هم حاکی از این هستند که خوک‌ها و سایر حیواناتی که در تورات و قرآن ممنوع شده‌اند زمانی نماد‌های توتمی برای قبایل مختلف بوده‌اند، اما ما می‌دانیم معمولا توتم‌ها از میان منابع غذایی مهم انتخاب نمی‌شده‌اند. علاوه بر این حتی زمانی که یک حیوان مفید توتم می‌شود، قانون ثابتی وجود ندارد که خوردنش برای انسان‌ها ممنوع باشد.

تفسیر محیط‌زیستی-اجتماعی از ممنوعیت خوک

هریس معتقد است دلیل ممنوعیت مصرف خوک‌ها در تورات و قرآن این است که پرورش آنها برای زیست‌بوم‌های منطقه‌ای که امروزه به نام خاورمیانه می‌شناسیم خطرناک بوده است. بیشتر مناطقی که یهودی‌ها و مسلمانان اولیه در آن زندگی می کردند دشت‌ و تپه‌های غیر جنگلی بوده است. بنابراین حیوانات اهلی نشخوارکننده بهترین سازگاری با این مناطق را داشته‌اند، نه خوک‌‌ که زیست‌بوم اصلی‌اش جنگل و ساحل سایه‌دار رودخانه‌ها است.

"همه نهی‌های مذهبیِ مربوط به غذا را نمی‌توان با استدلال‌های محیط‌زیستی توضیح داد، چرا که تابوها کارکردهای اجتماعی نیز دارند"

اگرچه خوک گیاه‌خوار و حیوان‌خوار است، اما بیشتر از مواد غذایی کم سلولز و غلات تغذیه می‌کند و همین این حیوان را به رقیب مستقیم انسان تبدیل می‌کند. ایراد دیگر خوک‌ها این است که شیر چندانی ندارند و در عین حال نمی‌توان آن‌ها را در مسافت‌های طولانی به شکل یک گله نگه داشت. بنابراین، ممنوعیت دینی برای مصرف خوک‌ها در واقع یک استراتژی محیط‌زیستی مناسب بود.

در عصر پیشاصنعتی، پرورش حیوان صرفا با هدف استفاده از گوشتش یک کار تجملی بود. نزد کشاورزان و دامداران عصر باستانِ خاورمیانه‌ی امروزی نیز حیوانات اهلی به‌خاطر شیر، فرآورده‌های شیری، پوست، کود و الیافشان، همچنین به‌عنوان وسیله‌ی حمل‌ونقل و شخم‌زدن، ارزش داشتند. بنابراین گوشت خوک با آن سفیدی، نرمی و چربی‌اش از همان ابتدا یک غذای لوکس محسوب می‌شده است. علاوه بر این، هر جا وسوسه بیشتر باشد ضرورت منع الهی نیز بیشتر می‌شود و از سویی دیگر، خاورمیانه هم مکان مناسبی برای پرورش خوک نیست؛ پس لابد بهتر بوده که مصرف گوشت خوک به‌طور کل ممنوع باشد و بیشتر بر پرورش بز، گاو و گوسفند تمرکز شود.

اما این امر ما را با یک سوال روبه‌رو می‌کند؛ یهودیان و مسلمانانی که امروزه در خاورمیانه ساکن نیستند و در چارچوب نظام بهداشتی و غذایی متفاوتی زندگی می‌کنند، چرا همچنان قوانین قدیمی را در رژیم غذایی خود رعایت می‌کنند؟

اینجاست که هریس خاطرنشان می‌کند همه نهی‌های مذهبیِ مربوط به غذا را نمی‌توان با استدلال‌های محیط‌زیستی توضیح داد، چرا که تابوها کارکردهای اجتماعی نیز دارند، از جمله اینکه می‌توانند به مردم کمک کنند خودشان را به‌عنوان گروهی متمایز ببینند. شاید همین بتواند رواج رفتارها و حساسیت‌های مذهبی در رژیم غذایی مسلمانان و یهودیان خارج از خاورمیانه را نیز توضیح دهد.



رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.

لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.

Website by WhiteBeard
Popup Image