شاركوا في مهمّتنا،
بل قودوها

ساهم/ ي في صياغة المستقبل!
سیر تاریخی هنر عربی به روایت گربه‌ها

سیر تاریخی هنر عربی به روایت گربه‌ها

انضمّ/ ي إلى مجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات”.

هدفنا الاستماع إلى الكل، لكن هذه الميزة محجوزة لمجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات"! تفاعل/ي مع مجتمع يشبهك في اهتماماتك وتطلعاتك وفيه أشخاص يشاركونك قيمك.

إلى النقاش!

فارسی

الخميس 21 أكتوبر 202101:36 م

گربه‌های خانگی از قدیم به‌دلیل همزیستی‌شان با انسان‌ها و همچنین به‌دلیل ‏شکار موش مورد توجه بوده‌اند. آن‌ها یکی از محبو‌ب‌ترین حیوانات خانگی هستند و میلیون‌ها خانواده در ‏جهان در خانه‌ی خود گربه نگهداری می‌کنند. علاوه بر این، گربه‌ها امروزه به پای ثابت فضای اینترنت تبدیل شده‌اند. تنها در یوتیوب دو میلیون فيلم از گربه‌ها وجود ‏دارد که میلیاردها بار مشاهده شده‌ است.‏

گربه‌ در مصر از محبوبیت خاصی برخوردار است و از دوران باستان ‏برای چندین قرن حیوان مقدس مصریان به شمار می‌آمد. از سویی دیگر این حیوان در ‏جهان اسلام هم محبوبيت زیادی دارد. این محبوبیت به روایتی برمی‌گردد که می‌گوید پیامبر اسلام به گربه ‏علاقه‌مند بوده و از او نقل شده كه «عشق به گربه بخشى از ایمان است».‏

لئوناردو داوینچی می‌گوید: «کوچک‌ترین گربه ‏می‌تواند یک تابلوی هنری باشد»

علاوه بر اين، در زبان عربی نيز ضرب‌المثل‌های بسیاری وجود دارد که در ‏آن‌ها از تشبیه به گربه استفاده شده و به قدرت گربه‌ها یا ویژگی‌‎های ‏منفی‌شان اشاره شده است؛ از جمله: «گربه که نباشد موش‌ها آزادند» (معادل ‏فارسی چو بیشه تهی ماند از نره‌شیر، شغالان درآیند آن‌جا دلیر)، یا «مثل گربه ‏می‌خورد و قدردانی نمی‌کند» یا «اسم گربه را که آوردیم، ‏‎]‎فلانی‎[‎‏ پرید وسط».‏  گربه همچنین در فرهنگ عامه‌ی عربی به عنوان یک استعاره‌ی ادبی طنز به‌کار ‏می‌رود. به عنوان مثال در آهنگ کودکانه‌ی ‏‏«شب گذشت»، اثر «محمد فوزی» خواننده مصری، این کاربرد دیده می‌شود. در این آهنگ، گربه کودک (شخصیت اصلی آهنگ) ‏را چنگ می‌زند، چون به حرف مادرش گوش نمی‌دهد. ‏

از نظر تاریخی، به تصویر کشیدن گربه همیشه یکی از جاذبه‌های تصویری ‏فرهنگ‌های مختلف بوده است. لئوناردو داوینچی می‌گوید: «کوچک‌ترین گربه ‏می‌تواند یک تابلوی هنری باشد». او همچنین مطالعات و پژوهش‌های زیادی ‏درباره‌ی گربه‌ها داشته كه نشان‌‌دهنده‌ی ستایش او از آن‌ها است.‏ گربه موضوع آثار بسیاری از هنرمندان عرب بوده است. تابلوهای منتخب زیر ‏مربوط به هنرمندان، کشورها و دوره‌های تاریخی مختلف است و سیر تاریخی هنر ‏عربی را به روایت گربه‌ها بیان می‌کند:‏

گربه در میان مصریان باستان


  گربه ای در حال حمله به پرندگان                   قبر نیبامون (حدود 1550 -1292 قبل از میلاد)‏


در تابلوی سمت راست گربه‌ای در حال چنگ انداختن به نیزار دیده می‌شود تا با کنار زدن ‏نی‌ها بتواند پرنده‌ای را شکار کند. این تابلو از روی دیوارنگاره‌ای مربوط به ثروتمندی ‏مصری به نام «نیبامون» که با خانواده خود در حال شکار است، کشیده شده ‏است. به نظر می‌رسد این گربه حیوان خانگی آن خانواده بوده که در تابلو به ‏تصوير كشيده اما در عین حال چشمان طلایی براق گربه حاکی از یک اعتقاد دینی به ‏معنای یورش رع یا را (خداوند خورشید) به دشمنان است.‏

گربه‌ها در میان خدایان مصر باستان از احترام و جایگاه ویژه‌ای برخوردار ‏بودند. گفته می‌شود که رع یا را (خدای خورشید) «گربه‌ی بزرگ» نامیده می‌شد و ‏مصریان باستان همان‌گونه که سر شیر را نماد خدا «سخمت» می‌خواندند گربه را ‏نیز نماد خدا «باستیت» می‌دانستند. همچنین کاهنان مخصوصی برای خدمت به ‏گربه در یک معبد ویژه واقع در حاشیه رود نیل وجود داشت.‏

در «کتاب مردگان» که از معروف‌ترین متون باستانی مصر به شمار می‌رود، آمده ‏است که گربه با خورشید و انسان همسان است و همچون انسان‌ها، گربه‌ها نیز ‏مومیایی می‌شدند و مراسم مجللی برای تشییع گربه‌ها برگزار می‌شد تا ‏فرآیند انتقال آنها از این دنیا به زندگی اخروی به خوبی انجام گیرد.‏

گربه در فرهنگ اسلامی


برگرفته از نسخه‌ی عربی کلیله ودمنه متعلق به قرن 14، کتابخانه «بادلین»، ‏آکسفورد

در تصویر گربه‌ای سفید و خاکستری در میان تور قرمز رنگ نازکی محبوس ‏شده است  که با قدرت و شکوه ایستاده، گوشهایش را تیز کرده و دُم تکان می‌دهد. ‏موشى به امید به دست آوردن یک هم‌پیمان در مقابل کلاغ و راسوی در تصویر، ‏سعی دارد این گربه را از بند رها کند. این نقاشی در نسخه عربی یکی از ‏مشهورترین کتاب‌های جهان یعنی کلیله و دمنه موجود است.‏

گربه‌ها در میان خدایان مصر باستان از احترام و جایگاه ویژه‌ای برخوردار ‏بودند. گفته می‌شود که رع یا را (خدای خورشید) «گربه‌ی بزرگ» نامیده می‌شد 
گربه‌ای سفید و خاکستری، محبوس در میان تور قرمز نازک، با قدرت و شکوه ایستاده، گوش‌هایش را تیز کرده و دُم تکان می‌دهد. ‏موشى به‌امیدِ به‌دست‌آوردنِ یک هم‌پیمان در مقابل کلاغ و راسو، ‏سعی دارد گربه را از بند رها کند. این نقاشی در نسخه‌ی عربی یکی از ‏مشهورترین کتاب‌های جهان یعنی کلیله و دمنه موجود است.‏

در گذشته گربه‌ها در جهان عرب چندان مورد علاقه نبودند، زیرا بادیه‌نشینانِ کوچ‌نشین ‏نفعی در نگهداری آنان نمی‌دیدند. در نتیجه نه‌تنها مورد توجه واقع نشدند، ‏بلکه در فولکلورعربی موجودات ناخوشایندی بودند؛ مثلا برای ترساندن ‏شترها، شیطانِ صحرا را به‌شکل گربه می‌کشیدند.‏

اما با ظهور اسلام نگاه منفی به گربه‌ها تغییر کرد؛ زیرا پیامبر به گربه‌ها علاقه‌‌مند بود و ‏داستان‌ها و روایت‌های بسیاری درباره‌ی علاقه‌اش به این حیوان نقل شده است. ‏‏«ابوهریره» نیز که به‌دلیل علاقه‌ی زیادش به گربه‌ها به ‏این اسم معروف شد، از اصحاب پیامبر بود.‏

همچنین نقل شده است که یک بار پیامبر نمازش را با صدای آرام خواند تا گربه‌ی ‏محبوبش را از خواب بیدار نکند. در نتیجه‌ی چنین نگاهی، حضور گربه‌ها ‏در بسیاری از مساجد و مناطق مسکونی مسلمانان بلامانع بود. ‏گاهی صدای گربه به عبادت صوفیانه تشبیه شده است. همچنین تصاویر گربه‌ها در ‏بسیاری از نسخه‌های خطی اسلامی وجود دارد.‏

نگهبانان شب


سمیر رافع ، نگهبانان شب،  1944‏

در این تابلو سه گربه‌ی خشن روی یک بلندی در شهر آماده‌باش ‏نشسته‌اند، چنگال‌هایشان آماده‌ی حمله و صدایشان تقریبا قابل شنیدن ‏است. کبوتری هم که کم‌خطرتر از گربه‌ها به نظر نمی‌آید، مانند آن‌ها به عابران خیره شده است.‏

سمیر رافع (۲۰۰۴ – ۱۹۲۶) در قاهره به دنیا آمد. او نقاش، سنگ‌تراش، نویسنده ‏و مدرس هنر بود. این هنرمند سوررئالیست نگرانی‌های بشر ‏و تجربیاتی از زندگی در مصر را به تصویر کشیده است. ‏

بسیاری از حیوانات (به‌ویژه گربه‌ها)، همچنین افراد و اشیاء با رنگ‌های ‏اشباع‌شده و با سبکی متمایز، در آثار سیمر رافع به تصویر درآمده‌اند. ‏

او تابلوی نگهبانان شب را تنها یک سال پس از فارغ التحصیلی‌اش از ‏دبیرستان (۱۹۴۳) كشيد و به‌خاطر آن مدال طلای بهترین دانش‌آموز نقاش را ‏از وزارت آموزش و پرورش دریافت کرد.‏

هنگام دریافت این مدال یک سال از تحصیل رافع در دانشگاه هنرهای زیبای مصر، زیر نظر حسین بیکار (نقاش مصریِ ترک‌تبار)، می‌گذشت. او ‏همچنین نزد حسین یوسف امین، هنرمند و استاد نقاشی، آموزش دید و تنها پس از ‏یک سال از کشیدن این تابلو و چند ماه قبل از نوزدهمین سالگرد تولدش در نمایشگاهی ‏همراه با گروه هنری «هنر و آزادی» شرکت کرد. ‏

سمیر رافع در سال ۱۹۴۰ برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع دکترا به فرانسه رفت و ‏هرگز به مصر بازنگشت. او در سال ۱۹۴۶ گروه «هنرهای معاصر» را تأسیس کرد.‏

گربه‌ی سفید


محمود سعید، گربه‌ی سفید، 1948، مؤسسه‌ی هنری بارجیل

در این تابلو گربه‌ی سفیدی در یک روز شلوغ در ساحل اسکندریه دیده می‌شود. میان رنگ گربه و لباس کارگران و ملوانان هماهنگی وجود ‏دارد. همه‌ی آن‌ها سفید هستند. ‏

این گربه‌ شبیه به گربه‌های مصر باستان است؛ با چشمانی ‏زیبا و آرایش‌شده، طوری که در زیبایی و آرایش به زنان محجبه‌ی اطرافش ‏شبیه است. جالب اینکه در این تابلو با وجود شلوغیِ محیط اطراف تمرکز روی اين گربه‌ی ‏زیباست.‏

محمود سعید (۱۹۶۴ – ۱۸۹۷) قاضیِ اهل اسکندریه‌ی مصر و هنرمندى ‏مدرن بود. او در خانواده‌اى ثروتمند در مصر به دنیا آمد. پدرش نخست‌وزیر مصر ‏و خواهرزاده‌اش «فریده» ملکه‌ی مصر بود. سعید در رشته‌ی حقوق تحصیل کرد و ‏وکیل شد، اما به‌دلیل علاقه‌ی شخصی به نقاشی روی آورد و در مؤسسه‌ی ‏جولیان در پاریس نقاشی را یاد گرفت.‏

اگرچه او هنر را حرفه‌ای دنبال نکرد، اما آثارش به‌عنوان نقطه‌ی عطفی ‏در آغاز مدرنیسم در مصر ارزشمند است.‏ آثار محمود سعید با ویژگی گرافیکی خاص‌شان و به‌تصویر کشیدن سوژه‌ها، پرتره‌ها و صحنه‌هایی از زندگی سنتی مصری شناخته می‌شوند. در نقاشی‌های پرجنب‌وجوش و سرشار از زندگی سعید تصاویر زیبایی از شهر محبوبش اسکندریه، ‏تصاویر اشرافی، زرق‌و‌برق زنان مصری و مناظر خیره‌کننده‌ای از سفرهای ‏او دیده می‌شود.‏

گربه‌ی خیره

   

 حامد عویس، زنی نشسته، 1935‏                               حامد عویس، دختر و گربه، تاریخ: نامعلوم

در تابلوی سمت راست گربه‌اى سفید پشت صاحبش نشسته و در تابلوی سمت چپ گربه‌ی ‏سیاهی در آغوش صاحبش قرار گرفته است. ‏هر دو گربه در منزلی با دکوراسیونی زیبا، دیوارهایی منقش و گلدان‌هایی ‏روی میز چوبی به چشم می‌آیند. آنچه در هر دو تابلو جلب ‏توجه می‌کند این است که هر دو زن جوان در آرامش نشسته و به اطراف ‏خود به‌شکل متفاوتی نگاه می‌کنند (یکی با نگاهى جدى و دیگری با نگاهی ‏محبت‌آمیز به گربه‌ى در آغوشش)، اما گربه‌ها آن‌چنان خیره شده‌اند که گویی ‏متوجه نقاشی از خودشان شده‌اند.‏

محمد حامد عویس (۲۰۱۱ – ۱۹۱۹) از پیشگامان رئالیسم اجتماعی در نقاشی ‏مصر بود. او در ابتدا یک کارگر معدن بود، اما پس از آنکه به نقاشی علاقمند شد ‏کار خود را رها کرد و به تحصیل در دانشکده‌ی هنرهای زیبای مصر پرداخت و ‏نزد یوسف العفیفی، از معلمان و منتقدان معروف، و در کنار هنرمندانی همچون ‏جاذبیه سری، جمال السجینی، زینب عبدالحمید، صلاح یسری و یوسف سیدا ‏آموزش دید.‏

این هنرمندان همگی مخالف سوررئالیسم بودند. بعدها عویس دلیل این ‏مخالفت را چنین بیان کرد: «این نوع هنر در اصل عصیان بود، یا به عبارتی دیگر، هنری بود که هدفش آگاهی مردم نبود».‏

حامد عویس تصاویر زنده‌ای از زندگی در مصر و همچنین ایدئولوژی‌های ‏اجتماعی و سیاسی را به شیوه‌ی متفاوت و قابل فهمی به تصویر می‌کشید.‏ او از سویی تحت تأثیر هنرمندان رئالیستی چون محمود سعید و از سویی ‏دیگر تحت تأثیر هنرمندان مدرن اروپایی همچون ماتیس و پیکاسو، و ‏نقاشان رئالیسم اجتماعی مکزیک همچون دیه‌گو ریورا و داوید آلفارو سی‌که‌ایروس ‏بود.‏

مرد و گربه

        

 عبدالهادی الجزار، پیش‌گو، 1953‏            عبدالهادی الجزار، مرد و گربه، 1956‏     

در اولین تابلو گربه‌ى سیاه کوچکی در سایه‌ی مرد پیش‌گو کمین کرده و ‏پشت‌سرش را نگاه می‌کند. در تابلوی دوم گربه‌ى سياه پشمالويي در کنار ‏صاحبش، منتقد هنری معروف «ایمی آزار‎‏»، نشسته و هر دو به روبه‌رو خیره ‏شده‌اند. در این تابلو شخصیت‌های افسرده با ویژگی‌هایى ظریف و اغراق‌آمیز، و با رنگ‌هایى عمیق و خاکی، و منعکس‌کننده‌ی احساسى جدی و مبهم به تصویر ‏کشیده شده‌اند.‏

عبدالهادی الجزار از بزرگ‌ترین هنرمندان مصری است. او در اسکندریه به دنیا ‏آمد و همراه خانواده‌اش به قاهره رفت. پدرش پژوهشگر اسلامی دانشگاه ال‏ازهر بود. او هم در قاهره پزشکی خواند، اما طولی نکشید که ‏پزشکی را رها کرد. در سال ۱۹۴۵ وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و در ‏کنار سمیر رافع، حامد ندا و دیگر معاصرانش به یادگیری هنر پرداخت. ‏عبدالهادی الجزار با همکاری سمير رافع گروه «هنرهای معاصر» را تاسیس ‏کردند.‏

با ظهور اسلام نگاه منفی به گربه‌ها تغییر کرد؛ زیرا پیامبر به گربه‌ها علاقه‌‌مند بود و ‏داستان‌ها و روایت‌های بسیاری درباره‌ی علاقه‌اش به گربه نقل شده است

الجزار در آثارش به موضوعات مختلفی از جمله مسائل دینی، آداب و رسوم ‏مصر، تصوف و سایر موضوعاتی که برگرفته از محیط اطرافش بود پرداخت.‏

او با زبانی خاص و با استفاده از عناصر ‏مناظر شهری قاهره و نمادهای مذهبیِ فرهنگ عامه، از نقاشی برای بیان انتقادات سیاسی و اجتماعی استفاده می‌کرد. آثار بعدی الجزار بازتاب روشن و ظریفى از ‏انتقادات سیاسی هستند که در قالب ‏موضوعاتی مانند فضا، فناوری و پیشرفت بیان شده‌اند.

زندگی هنرى كوتاه الجزار موضوعات مختلفی را در برگرفت و تاثیر عمیقی بر ‏معاصرانش و نسل بعدی هنرمندان داشت.‏

استراحت


انجی افلاطون، استراحت، دهه پنجاه میلادی

گربه‌ی زیبا و لطیفی در آغوش مرد تکیه داده است. هرچند صاحب گربه لباس ‏بیرون به تن کرده، اما روی تختش لم داده و در حال خواندن روزنامه ‏است. نقاش با استفاده از رنگ‌های روشن روح زندگی را در تابلوی خود دمیده ‏و تصویری از حالت استراحت در منزل را به تصویر کشیده است.‏

انجی افلاطون (۱۹۲۴ – ۱۹۸۹)، نقاش مصری، فعال فمینیست و سیاستمدار ‏بود. او از پرچمداران هنر مدرن مصر بود. هرچند انجی در خانواده‌ای فرانسه‌زبان و اشرافی متولد شد، اما در تابلوهایش دغدغه‌ها و مسائل دهقانان و طبقه‌ کارگر را بیان می‌کرد.‏

انجی به مسائل زنان مصری، مبارزات آنان و ابعاد مختلف زندگی‌شان پرداخت. ‏آثار اولیه‌ی او جلوه‌های سوررئالى داشت که نتیجه‌ی مستقیم آموزش‌دیدن او نزد کامل التلمسانی، هنرمند ‏و کارگردان مصری، و عضویتش در گروه «هنر و آزادی» بود. انجی در نتیجه‌ی ‏فعالیت سیاسی‌اش به پنج سال زندان محکوم شد. او در زندان نقاشی می‌کرد و ‏پس از آزادی نیزبا ادامه‌ی مسیر هنری خود به سمت نقاشی‌های لطیف‌تر ‏و روشن‌تر رفت که نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی او به نور بود.‏

پس زمینه‌ی هندسی


جواد سلیم، خواب نیمروز، دهه پنجاه میلادی، موزه عربی هنرهای ‏مدرن

این تابلو با رنگ‌های روشنش، روزی گرم و آفتابی را روایت می‌کند که در آن ‏گربه‌ای قهوه‌ای در کنار پاهای صاحبش به روبه‌رو خیره شده است. صاحب ‏گربه در گوشه‌ای رنگی و در آرامش زیر نخل خوابیده است. ‏گربه بیدار است، مستقیم به جلو نگاه می‌کند و در حالت نگهبانی نشسته است. در ‏این نقاشی که با دقت ترکیب‌بندی شده، رنگ‌های پاستیلی روشن و رنگ‌های مات در ‏کنار هم قرار گرفته‌اند و شکل‌های کم‌رنگی را در پس‌زمینه‌ی الگوهای هندسی به ‏تصویر می‌کشند.‏

جواد سلیم (۱۹۶۱ – ۱۹۱۹) نقاش و مجسمه‌ساز عراقیِ تاثيرگذار و معروفی ‏بود. او را بنیانگذار هنر مدرن در عراق می‌دانند. سلیم در آنکارا به دنیا آمد و در ‏سال ۱۹۲۱ همراه خانواده‌ى هنرمندش به بغداد بازگشت. سلیم با وجود علاقه‌ى ‏مادرش به پزشک‌شدن او همیشه دوست داشت هنرمند شود و در نهایت ‏با تلاش خود توانست بورسیه‌ی تحصیل در پاریس و رم را در رشته‌ی هنر به دست ‏آورد. تحصیل سلیم در هر دو شهر به‌دلیل جنگ متوقف می‌شود و او ناچار به بغداد بازمی‌گردد.

جواد سلیم پس از پایان جنگ به لندن می‌رود و با پایان تحصیلاتش دوباره به ‏بغداد برمی‌گردد تا به‌عنوان استاد و رئیس گروه مجسمه‌سازی در مرکز هنرهای ‏زیبا مشغول به کار شود. او در سال ۱۹۵۱ گروه «هنر مدرن بغداد» را تاسیس می‌کند ‏و همراه این گروه و انجمن هنرمندان عراقی در چندین نمایشگاه بین‌المللی در بغداد، بیروت و شهرهای مختلف آمریکا شرکت می‌کند.‏

او از اولين هنرمندانی بود که در آثارش به میراث فرهنگی پرداخت و ‏توانست سبک عراقی متفاوتی را ایجاد کند که بعدها توسط اعضای گروه هنر مدرن بغداد «الهام گرفتن از میراث» نام گرفت.

گربه و زنانگی


جاذبیه سری، گربه و زنانگی، 1960‏

در نقاشی‌ای که بیشتر به رویا شبیه است، گربه‌ى خاکستری زیبایی به بالا ‏نگاه می‌کند. در کنار آن صاحبش که زنی عریان است، همچون گربه‌‌اش آرام ‏روی پارچه‌ای دراز کشیده است. رنگ‌های زنده، اشکال انتزاعی و قلم‌مو‌زنی‌‏های نرم، زیبایی زنانه را در سبکی خاص روایت می‌کند.‏

جاذبیه سری (متولد ۱۹۲۵)، هنرمند مشهور مصری، از جمله زنان هنرمند دهه‌ی ۵۰ میلادی و معاصر جمال عبدالناصر بود. كارهاى او دربرگیرنده‌ی تحولات هنری، ‏اجتماعی و سیاسی بسیاری بود. جاذبیه در مرکز عالی آموزش هنر براى معلمان ‏‏که امروزه دانشکده‌ى آموزش هنر دانشگاه حلوان نام دارد، تحصیل کرد و بورسيه‌هايى برای ادامه‌ی تحصیل در کنار مارسل گرومر در پاریس، آکادمی مصرى در ‏رم و مدرسه‌ی اسلید در لندن دریافت کرد. ‏

او در دهه‌های پنجاه و شصت میلادی از تکنیک‌های نقاشی‌های مقبره‌های ‏فرعونی و نقاشى‌هاى کلاسیک قبطیان مصر، و همچنین از سنگ‌نگاری در نمایش چهره‌ها و ‏ترسیم خطوط به رنگ سیاه استفاده می‌کرد. جاذبیه سری همچنان در قید حیات ‏است و در زمینه‌ی هنر فعاليت مى‌كند. او هم‌اکنون در شهر زمالک مصر زندگی می‌کند.

زن و گربه سیاه‌اش


فاتح المدرس، زن و گربه سیاه‌اش، 1962‏

در تابلو زنی غمگین نشسته که با جدیت به روبه‌رو نگاه می‌کند و گربه‌ی ‏سیاه بزرگش را در دست دارد. گربه هم با چشمان قرمز روشن، که شکلی ‏انتزاعی دارند، خیره شده است. زن مربع‌شکل و گربه‌ی سیاهش به سبک خاصى ترسيم ‏شده‌اند.‏ این تابلو بازتابی از سبک خاص فاتح المدرس است.

فاتح المدرس (۱۹۲۲ – ۱۹۹۹) هنرمندی مدرن و سوررئالیستی سوری است. او ‏فارغ‌التحصیل آکادمی هنرهای زیبای رم و مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس است. فاتح ‏پس از فارغ التحصیلی نزد وهبی الحریری، نقاش سبک نئوکلاسیک، در سوریه ‏کارآموزی کرد. پس از آن به عنوان استاد در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه ‏دمشق مشغول به كار شد. او در آثارش به موضوعات سیاسی و ‏مسائل منطقه، از جمله جنگ داخلی لبنان، پرداخت.‏

گربه‌ی مصری


مارگاریت نخله، گربه‌ی مصری، 1965‏

گربه‌ی سیاه بزرگى که دُمش را دور خودش پیچیده در سایه‌ی درختی نشسته ‏است. رنگ سیاه گربه و چشمان خاکستری‌اش روی زمینه‌ی آبی یادآور گربه‌های ‏باستان و نمایان‌گر سبک خاص نقاش مصری‌اش است.‏

مارگاریت نخله (۱۹۰۸–۱۹۷۷) هنرمندى مصری و از بنیانگذاران جنبش ‏مدرنیته در مصر بود. او در دانشکده‌ی هنرهای زیبای قاهره و مدرسه‌ی ملی ‏هنرهای زیبای پاریس تحصیل کرد. نخله نقاش و معلم بود و در اسکندریه، ‏پاریس، قاهره و پورت سعید سکونت داشت.‏

نخله سبک خود را «هنر عامیانه» ناميد و تصاویری جذاب از جنبه‌های مختلف ‏زندگی مصری توليد كرد.‏

گربه و مرد پیشگو

   

حامد ندا، مرد و گربه، 1947                ‏ حامد ندا، گربه و مرد پیش‌گو، 1989، مؤسسه‌ی هنری بارجیل

در اتاقی بزرگ و رنگ‌ورو‌رفته گربه‌‌‌ی سفیدى روی یک صندلی نشسته و ‏از گوشه‌ی چشمش به بالا نگاه می‌کند. صاحبش پشت سرش نشسته و به زمین نگاه ‏می‌کند.‏

در تابلوی دوم گربه‌ی سبیل‌سیاهى روی زمین نشسته و مستقیم به جلو نگاه می‌‏کند، در حالی که صاحبش بر صندلی تکیه کرده و دستش را روی سرش گذاشته ‏است. این دو گربه با زبان بصریِ سوررئال، به سبک معمول حامد ندا، به تصویر ‏کشیده شده‌اند.‏

حامد ندا (۱۹۹۰–۱۹۲۴) از نخستین هنرمندان معاصر مصر بود. او نزد ‏حسین یوسف امین، هنرمند و مدرس هنر، آموزش دید و با احمد صبری و یوسف ‏کامل در دانشکده‌ی هنرهای زیبای قاهره هم‌دوره بود. ندا در آکادمی سلطنتی سان ‏فرناندوی مادرید نیز به تحصیل در رشته‌ی نقاشی دیواری مشغول شد.

او به همراه عبدالهادی الجزار، ماهر رائف و کمال یوسف از اعضای فعال ‏گروه «هنرهای معاصر مصر» بود. آثار او روایتی از دوران زندگی‌اش در محله‌ی «سیده زینب» ‏قاهره هستند. حامد ندا در این آثار گوشه‌هایی از زندگی روزانه‌ی مصرى‌ها را با ترکیب ‏نمادهای سیاسی، اجتماعی و خرافات به‌شکل خاصی به تصویر کشیده است.‏


رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.

لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.

Website by WhiteBeard