شاركوا في مهمّتنا،
بل قودوها

لنبدأ من هنا!
غم نان، گرانی و ماه رمضان در سوریه

غم نان، گرانی و ماه رمضان در سوریه

انضمّ/ ي إلى مجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات”.

هدفنا الاستماع إلى الكل، لكن هذه الميزة محجوزة لمجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات"! تفاعل/ي مع مجتمع يشبهك في اهتماماتك وتطلعاتك وفيه أشخاص يشاركونك قيمك.

إلى النقاش!

فارسی

الأحد 10 أبريل 202202:47 م

«دیگر فکر نمی‌کنیم ماه رمضان چه کار کنیم، فقط فکر این هستیم که چی بخوریم»؛ این جمله‌ را یکی از ساکنان شهر لاذقیه سوریه در گزارش یک روزنامه محلی درباره وضعیت بازارهای محلی در هفته اول ماه رمضان گفته است. من امروز درماندگی و اندوهی را که در سخن و لحن این مرد موج می‌زند در هر گوشه‌ای از دمشق می‌بینم.

از اولین روزهای ماه رمضان که جایگاه ویژه و ممتازی بین مردم سوریه دارد ساعت‌های زیادی از روز را به پیاده‌روی در خیابان‌های دمشق می‌گذرانم و نمی‌توانم سنگینی وزنه‌ای که روی سینه‌ی همه هست را نادیده بگیرم.

چند ساعت قبل از افطار بازارها شلوغ می‌شوند، به‌ویژه بازارهای پرطرفدار مانند باب سریجه، باب الجابیه، بازار شاغور، بازار شیخ محی الدین و بازار میدان. اما این شلوغی مملو از حسرت خریدارانی است که نمی‌توانند از پس خرید حداقل نیازهای خانواده خود بر بیایند. همه‌ آن‌ها می‌گویند قیمت همه کالاها، تقریباً بدون استثنا، از ماه رمضان سال قبل چندین برابر شده است.

وارد بازار باب سریجه که می‌شوم دستفروش‌ها با لبخند گرمشان تحویلم می‌گیرند و برای گرم کردن بازارشان شعارهایی مانند «ای آدم خوب، تو از آسمون اومدی» و «قرّب عالطيّب» (بیا این سمت ببین چه خبره) را سر می‌دهند.

جز این شعارها و جمله‌های دیگری که ماه رمضان را از دیگر ماه‌ها متمایز می‌کنند، شیرینی‌های ویژه ماه رمضان هم هستند، مانند ناعم (نان سرخ‌شده‌‌ که با ملاس تزیین می‌شود) و معروک (یک نوع شیرینی پای پر از خرما، شکر، نارگیل و مواد دیگر).

از اولین روزهای ماه رمضان که جایگاه ویژه و ممتازی بین مردم سوریه دارد ساعت‌های زیادی از روز را به پیاده‌روی در خیابان‌های دمشق می‌گذرانم و نمی‌توانم سنگینی وزنه‌ای که روی سینه‌ی همه هست را نادیده بگیرم

معتصم، یکی از دستفروش‌ها که با مهارت خاصی نان ناعم را با دو چوب بلند داخل یک ماهیتابه‌ی بزرگ می‌چرخاند، می‌گوید: «قیمت سه تا ناعم، ساده‌ترین شیرینی ممکن، ۴۰۰۰ لیره (یک دلار) است». همکارش هم که با یک چنگال بزرگ روی نان‌ها ملاس می‌ریزد، دلیل اصلی گران شدن ناعم را سختی تهیه گاز می‌داند و می‌گوید: «تا الان، جز روز اول ماه رمضان که مردم می‌خواهند با خوشی و شادی وارد این ماه بشوند، فروش خوبی نداشته‌ایم. می‌توانم بگویم فروش ما کمتر از نصف ماه رمضان سال پیش است».

آبمیوه‌فروش‌ها کنار گاری‌هایشان ایستاده‌اند و شربت تمر هندی، شیرین‌بیان، لیموترش، گلاب و دیگر نوشیدنی‌هایی که باید سر سفره افطار در ماه رمضان باشد را می‌فروشند. یکی به من می‌گوید «هر بطری پنج هزار لیره» و از یکی دیگر با قیمت کمتری می‌خرم.


بازار سريجه دمشق 

با یک دودوتا چهارتای ساده مطمئن می‌شوم که بیشتر خانواده‌ها توانایی خرید شیرینی و آب‌میوه را ندارند، حتی هر دو سه روز یک بار. شاید با حداقل دستمزد هفتگی در سوریه که از صد هزار لیره (حدود ۲۷ دلار) بیشتر نمی‌شود بتوانند هفته‌ای یک بار این چیزها را بخرند.

با یک دودوتا چهارتای ساده مطمئن می‌شوم که بیشتر خانواده‌ها توانایی خرید شیرینی و آب‌میوه را ندارند، حتی هر دو سه روز یک بار

مردی چهل‌ساله کنار فروشنده‌ی نان ناعم می‌ایستد، قیمت یک نان را می‌پرسد و بدون اینکه چیزی بخرد راهش را به سمت یک نانوایی در همان نزدیکی که نان‌های معروک خوشمزه‌ای می‌فروشد ادامه می‌دهد.

کوچک‌ترین معروک که به سختی برای یک نفر کفایت می‌کند ۲۵۰۰ لیره است. از او می‌پرسم که چیزی می‌خرد یا نه و او می‌گوید ترجیح می‌دهد پولی را که امروز از بارگیری اجناس در بازار البزوريه به‌دست آورده برای نیازهای ضروری‌تر کنار بگذارد، چون شیرینی اهمیت کمتری از تهیه یک وعده غذای افطار دارد.

هر وعده غذا در ساده‌ترین شکلش کمتر از بیست هزار لیره نیست. او با چشمانی سرشار از خشم می‌گوید: «اما من دوست دارم شکم بچه‌هایم را با نان ناعم سیر کنم. شاید فردا!»

همه در بازار، اعم از فروشنده و خریدار، جز افزایش بی‌سابقه قیمت‌ها حرفی برای گفتن ندارند. یکی از روزنامه‌های محلی نرخ تورم نسبت به ابتدای سال را نزدیک به ۴۰ درصد تخمین زده است. «خواهرم، جنگ اوکراین ما را سلاخی کرد». «به‌خدا ارزان‌تر از این نمی‌فروشم… راه بیا با ما دیگر». «چه بگویم دخترم، ماه رمضان این‌طور نبود، پربرکت بود و مردم دلسوز هم بودند. الان هیچ‌کس دلش برای دیگران نمی‌سوزد».


فروشنده نان ناعم در بازار سریجه دمشق

در خیابان جزماتیه در محله‌ی میدان، جایی که قنادی‌های معروف دمشق مانند القطايف، العوامه، الوربات، الشعيبيات و دیگران کنار هم جمع هستند و همگی در پیروی از اصل «چشم قبل از دهان می‌خورد» به شکل چشم‌نوازی شیرینی‌ها را چیده‌اند، انگار جشنواره‌ای از رنگ‌ها و اشکال هندسی برپاست. فروشنده‌ها داد می‌زنند و می‌کوشند عابران را به سمت خودشان بکشند، اما بیشتر مردم به نگاه کردن راضی هستند و شاید برای پرسیدن قیمت‌ها لحظه‌ای بایستند. اکثر مغازه‌ها تقریبا خالی از مشتری هستند.

«باور کن برای اولین‌بار در زندگی‌ام است که نمی‌توانم هر روز یک وعده غذای اصلی را برای سفره ماه رمضان تهیه کنم، دیروز فقط باقالی با روغن (الفول بالزیت) خوردیم. برایت قابل تصور است؟‌ از رسیدن آخر ماه و عید فطر می‌ترسم. نمی‌دانم چطور می‌توانیم جشن بگیریم»

«قیمت بیشتر شیرینی‌ها، به‌ویژه شیرینی‌های خامه‌ای، بین کیلویی ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰ لیره (۶ تا ۹ دلار) است. شیرینی‌های عربی که با روغن حیوانی و پسته درست می‌شوند هم به‌طور میانگین کیلویی هشتاد هزار لیره (۲۱ دلار)، یعنی دو برابر ماه رمضان سال پیش، قیمت دارند»؛ این را یکی از فروشنده‌ها می‌گوید و اشاره می‌کند که اکثر مردم اگر هم خرید کنند بیشتر از نیم یا ربع کیلو و شاید حتی یک بشقاب کوچک، که قیمتش از دو تا سه هزار لیره بیشتر نمی‌شود، شیرینی نمی‌خرند.

فروشنده آهی می‌کشد و ادامه می‌دهد که «شیرینی یکی از مواد ضروری سفره ماه رمضان است، اما دیگر خوراکی روزانه نیست و امسال بسیاری از خانواده‌ها فقط یک یا دو بار شیرینی می‌خورند». ماشینی که یک مرد با زن و دختر خردسالشان در آن نشسته‌اند توجهم را جلب می‌کند. کنار یک قنادی نگه داشته‌اند. هر سه از داخل ماشین به ویترین مغازه و شیرینی‌هایش نگاه می‌کنند، سپس در سکوت به راه خود ادامه می‌دهند.


بازار جزماتیه در محله‌ی میدان دمشق

یاد مغازه‌ای می‌افتم که در انتهای بازار نان معروک می‌فروشد. حتما باید شلوغ‌تر از بقیه باشد. می‌بینم جلوی مغازه شش هفت نفر ایستاده‌اند که بیشترشان یکی دو تا معروک کوچک سفارش داده‌اند. از زنی می‌پرسم کدام نوع را سفارش داده و او می‌گوید: «نارگیل و کشمش. پسرانم این ترکیب را دوست دارند». او سه فرزند دارد، نمی‌دانم یک تکه کوچک که قطرش بیشتر از ۱۰ سانتیمتر نمی‌شود برای آن‌ها کافی است یا نه.

«باور کن برای اولین‌بار در زندگی‌ام است که نمی‌توانم هر روز یک وعده غذای اصلی را برای سفره ماه رمضان تهیه کنم»، این‌ را با چشمانی بغض‌آلود می‌گوید و ادامه می‌دهد: «دیروز فقط باقالی با روغن (الفول بالزیت) خوردیم. برایت قابل تصور است؟‌ از رسیدن آخر ماه و عید فطر می‌ترسم. نمی‌دانم چطور می‌توانیم جشن بگیریم».

من هم همین‌طور، دنبال خوشبختی می‌گردم و پیدایش نمی‌کنم. ماه رمضان امسال در دمشق بسیار غم‌انگیز است.

إنضمّ/ي إنضمّ/ي

رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.

لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.

Website by WhiteBeard
Popup Image