نزار قبانی،شاعر بزرگ سوری، نامی آشنا در عرصهیشعر و ادبیات عرب است؛ شاعری که با چشمی ریزبین تصاویری نو از زن ارائه کرد. نامش به عنوان پیامبر عشاقشهره شد و دههها قبل، عاشقان مجموعهشعرهایش را به یکدیگر هدیه دادند؛ پسران عاشق، سالها عادت داشتند گلی در میان کتابی تازه از نزار بنهند و صفحهای را تا بزنند که محبوبشان ببیند.
عشق برای نزار قبانی تنها منحصر به زن نبود. او عاشق شهرها و کشورها نیز بود وشعرهای بسیار برای شهرش، دمشق و همسایهاش، بیروت و البته برای بغداد سرود.
از دههی شصت میلادی تا کنون، خوانندگان بسیاری شعرهای نزار را برای خواندن انتخاب کردند؛ از نجاة الصغیره، خوانندهی بزرگ عرب تا فیروز و ام کلثوم و عبدالحلیم و فایزه احمد تا کاظم الساهر و لطیفهالتونسیه و هر یک از این خوانندگاه را باشعرهای نزار قبانی حکایتی.
نجاة الصغیره و ماجرای «أیظنُّ؟» (آیا گمان می برد؟) (1960)
نجاة الصغیره در اجرای آهنگی براساس شعر نزار قبانی از همگان پیشی گرفت؛ شعر «أیظنُّ؟» (آیا گمان می برد؟) با خوانندگی نجاة الصغیره، نخستین شعر اجراشده از این شاعر در سال 1960 است.
اینشعر و آهنگ در زمان خود به شهرت بسیار دست یافت و تا کنون یکی از مشهورترین آهنگهای نجاة بهشمار میآید؛ بهویژه آنکه آهنگساز آن، محمد عبدالوهاب، موسیقیدان و آهنگساز بزرگ عرب است. نجاة، قرارداد انحصاری کارش را باشرکت «محمد فوزی» بسته بود در حالی که شرکت «صوت الفنّ»، انحصار آهنگ های عبدالوهاب را در اختیار داشت. نجاة از محمد فوزی برای خواندن اینشعر اجازه گرفت و بدینسان این شاهکار هنری زیبا ساخته و از رادیوهای مختلف جهان عرب پخش شد و در سالنهای مهم کشورهای عربی اجرا شد.
«أیظنّ» تنها شعر نزار قبانی نبود که توسط نجاة خوانده شد؛ این خوانندهی خوشصدا همچنین شعر «ماذا أقول له؟» (بهاو چه بگویم؟) از نزار را در سال 1965 خواند و پس از آن دو شعر «متی ستعرف کم أهواك؟» (کی خواهی دانست که چه قدر عاشقت هستم؟) و «أسألک الرحیل» (بگذار بروم) را خواند.
کمال سکیْکِر، موسیقیدان سوری، به رصیف22 میگوید کهشعر «أیظنّ» در این میان از همه مشهورتر شد بهاین دلیل که نخستین آهنگی بود که نجاة با آهنگسازی عبدالوهاب خواند و با وجود دشواری آهنگ و ارتباط عمیقش با شعر، نجاة از پس آن برآمد و خوش درخشید.
فَیروز و «لا تسألوني ما اسمه حبيبي» (از من نپرسید نام محبوبم را) (1963)
وقتی برادران رحبانی (همسر و برادر همسر فیروز که آهنگسازانش بودند) از شهرت نزار قبانی و کلام سحرانگیزش آگاه شدند، با او تماس گرفتند و خواستار شعری شدند که فیروز بخواند. این ماجرا در صحنهای از سریال «نزار قبانی» نیز به تصویر درآمد که با نویسندگی قمرالزمان علّوش و کارگردانی باسل الخطیب ساخته شد و چنین شد که ترانهی «لا تسألوني...» توسط فیروز خوانده شد که البته تنها ترانهی خواندهشده از نزار توسط این خواننده نیست. فیروز پیش از ترانهی «لا تسألوني»، آواز «موال دمشقي» (آواز دمشقی) را با شعر نزار خوانده بود و بعدتر شعر «وِشایه» (خبرچینی) را، اما مشهورترین اینها «لا تسألوني» بود.
با این همه، این ترانه مانند سایر ترانههای فیروز، چندان مشهور نشد. شاید از آنرو که با هویت و حال وهوای صبحگاهی فیروز که عربها به آن عادت داشته و دارند همسو نبود. با این وجود، سکیکر معتقد است کهشعر نزار قبانی بهدلیل شاعرانگی و حس لطیف، موردعلاقهی رحبانیها واقع شد و اظهار داشت که فیروز، با صدایش بر زیبایی شعر افزود و با حنجرهی طلاییاش، کلمات نزار قبانی را جاودانه کرد.
وقتی ام کلثوم تفنگ بر دوش گرفت (1969)
ام کلثوم شعری از نزار قبانی خواند که میهنی بود و مناسب شکست عربها از اسراییل در سال 1967. این آهنگ که آهنگسازش عبدالوهاب بود در زمان خود آنچنان که باید و شاید رواج نیافت. سکیکر آن را از مهمترین آهنگهایی میداند که برای فلسطین خوانده شد و احساسات عربها را یگانه کرد، بهویژه آنکه با صدای «ستارهی شرق»، ام کلثوم، خوانده شد.
ام کلثوم یک آهنگ دیگر هم با شعر قبانی خواند که داستانی غریب دارد. ماجرای این آهنگ با صدای مجری سابق مصری، وجدی الحکیم، موجود است که در کانال ویژهی ام کلثوم در یوتیوب قرار دارد.
ام کلثوم شعر «عندي خطاب عاجل إليك» (نامهای فوری برایت دارم) را باشعر نزار قبانی و آهنگسازی موسیقیدان بزرگ مصری، ریاض السنباطی، خواند تا به رییس جمهور فقید مصر، جمال عبدالناصر، تقدیم کند، اما پس از ضبط آهنگ، خواستار عدم پخشش شد چون رییس جمهور جدید، انور السادات، بنا بود همزمان با پخش این آهنگ، سخنرانی ویژهی ریاستجمهوریاش را بکند.
چنانکه وجدی روایت میکند، ام کلثوم چنین پنداشت که درگذشت عبدالناصر که به سوگش نشسته بود، بزرگتر از هر آهنگی است. در هر صورت رادیوی قاهره بعدتر این آهنگ را پخش کرد که نزار قبانی در آن، با لحنی تأثیرگذار، رثای عبدالناصر را گفته بود.
«الهرم الرابع» (هرم چهارم)... اختلاف میان عبدالحلیم و نزار قبانی (1970)
منابع عربی ماجرایی منحصر به فرد از شعر «الهرم الرابع» (هرم چهارم) نقل میکنند مبنی بر اینکه عبدالحلیم آن را با صدای نزار شنیده و دلباختهاش شده و تصمیم گرفته بود بخواندش اما مجبور شد برای معالجه به لندن برود. در میانهی سفر عبدالحلیم، رییس جمهور لیبی، معمر القذافی، نزار را قانع کرد که این شعر را به خوانندهی لیبیایی، محمد حسن، بدهد و نزار چنین کرد. محمد حسن هم خیلی زود آن را خواند تا با حادثهی مرگ عبدالناصر که جهان عرب را تکان داده بود، همراه شود.
اینشعر، تنها آهنگی بود که محمد حسن از نزار قبانی خواند و اختلاف و جدال میان عبدالحلیم و شاعر سوری را در پی داشت.
عبدالحلیم در آهنگ واپسین (1973)
از میان شعرهای نزار، دو شعر نصیب عبدالحلیم شد؛ یکی «رسالة من تحت الماء» (نامهای از زیر آب) در سال 1973 که پس از موفقیتش، توجه عبدالحلیم به شعری دیگر از نزار جلب شد: «قارئة الفنجان» (زن فالگیر)، اما حلیم برخی کلمههای اینشعر را نپسندید و از نزار خواست که خود آنها را تغییر دهد و نزار چنین کرد.
محمد الموجی، آهنگساز مصری، دو سال صرف آهنگسازی «قارئة الفنجان» کرد تا اینکه عبدالحلیم در سال 1976 آن را با دو آهنگ مختلف خواند؛ چیزی که در آهنگها و ترانههای عربی نادر بوده و هست.
سکیکر این ماجرا را تأیید کرده و میگوید که این آهنگ بسیار مشهور و همهگیر شد و بیش از دو میلیون نسخه از آن طی سی سال به فروش رفت، اما آن زمان کسی نمیدانست که این آهنگ، «سرود وداع» عبدالحلیم است و آخرین آهنگی که پیش از مرگش میخواند.
به عقیدهی سکیکر، عبدالحلیم توانست شعر نزار را چنان رام کند که با صدایش همگامشود. او در کنار محمد الموجی، آهنگی ارائه کرد کهامروزه یکی از شاهکارهای موسیقی و آواز است و از شدت اتحاد و انسجام میان متن و آهنگ، خواننده تصور میکند نزار، آن را مخصوص عبدالحلیم سروده است.
نامهای از فایزه احمد (1975)
فایزه احمد یک شعر از نزار قبانی خواند با عنوان «رسالة من امرأة» (نامهای از یک زن) که محمد سلطان آن را آهنگسازی کرد و فایزه در میان شور و هیجان بسیار حضار آن را اجرا کرد. خیلیها نمیدانند که فایزه احمد شعری از نزار قبانی خوانده است.
فهد یَکن عشق میآموزد (1986)
فهد یکن، خوانندهی سوری نیز تنها یک شعر از نزار قبانی خواند؛ «علّمَني حبّكِ» (عشقت به من آموخت) در سال 1986.؛ شعری که چند سال بعد یعنی سال 1997، کاظم الساهر، خواننده مشهور عراقی، با آهنگی متفاوت آن را خواند.
ترانهی یکن با آهنگسازی رضوان رجب، آهنگساز سوری اجرا شد و کاظم که خواست این شعر را بخواند، نزار سطرهایی متفاوت از این شعر را به کاظم پیشنهاد داد و نام آهنگ کاظم شد: «مدرسة الحب» (مدرسه عشق) و چنان که معروف است ترانهی کاظم شهرتی بسیار بیشتر از ترانهی یکن یافت.
خالد الشیخ و «عيناكِ» (چشمانت) (1989)
یک ترانه با عنوان «عيناكِ» و با شعر نزار قبانی باعث شهرت بسیارِ خالد الشیخ، خوانندهی بحرینی، شد که آن را با صدا و اجرای بسیار خوب ارائه کرد.
به گفتهی سکیکر، خوانندگان بسیاری از جمله خالد الشیخ، خواستار خواندن شعرهای نزار بودند تا از این طریق مشهور شوند و این اتفاق برای الشیخ رخ داد. ترانهی الشیخ در زمان انتشار بسیار معروف شد و سبب شهرت گستردهی این خواننده در جهان عرب گشت.
ماجده الرومی و «کلمات» نزار (1991)
صدای ماجده لاجرم باید به شعرهای نزار دست می یافت! این خواننده لبنانی، آهنگ معروف «کلمات» را با شعر نزار قبانی خواند و آلبوم خود را در سال 1991 با همین عنوان نامگذاری کرد.
در همین آلبوم، آهنگی دیگر با صدای ماجده و شعر نزار قرار داشت: «بيروت سِتّ الدّنيا» (بیروت، بانوی جهان) که هر دو آهنگ، بسیار معروف شدند. ترانهی دوم احساسات لبنانیها را برانگیخت، به ویژه آنکه ماجده آن را پس از جنگ داخلی لبنان خواند که بیروت، گرد جنگ از تن زدوده و خسته و بیرمق، دریای بهخونآغشتهاش را در آغوش گرفته بود. شعر نزار، انگشت اتهام ویرانیهای جنگ و مرگی که سالها لبنان را از پا افکند، به سوی همه نشانه گرفته بود.
این ترانه پس از انفجار اسکلهی بیروت در تابستان سال 2020 و مرگ صدها تن از لبنانیها و افراد مقیم در بیروت، از نو به صحنه بازگشت.
ماجده شعرهای دیگری نیز از نزار خواندهاست؛ «مع الجريدة» (با روزنامه) در سال 1994، «طوق الياسمين» (حلقهی گل یاس) سال 1998، «أحبّك جدّاً» (بسیار دوستت دارم) سال 2006 و «وعَدتُكَ» (وعدهات دادم) سال 2012.
سکیکر معتقد است که ماجده از توانمندترین خوانندگان عرب با صدایی غمآلود است که حزن و اندوه صدایش را با شعرهای نزار و آوازش چه در آهنگهای عاشقانه و چه میهنی الفت داده است. کما اینکه آهنگسازیهای کاظم الساهر برای او، به رواج بیشتر این آهنگها کمک کرد.
اَصاله و «یاسمین دمشق» (یاس دمشقی) (1994)
اصاله نصری، خوانندهی سوری هم نصیبی ازشاعر کشور خویش برد و شعر «اغضَب» (خشمگین باش) را از نزار قبانی خواند و عنوان آلبوم خود را در سال 1994 به همین نام نهاد. این آهنگ، در زمان انتشار، اعجاب منتقدان و ستایش روزنامهنگاران را برانگیخت.
وقتی اصاله، «القصيدة الدمشقية» (چکامهی دمشقی) معروف به «هذي دمشق وهذي الكأس والراحُ» (این دمشق است و این هم پیاله و باده) را خواند دیگر به شهرت بسیار دست یافته بود و همین مسئله باعث انتشار بسیار این آهنگ شد که اصاله آن را برای تیتراژ سریال «نزار قبانی» خواند؛ آهنگی که همچنان برای سوریها و عربها، حسوحالی اثیری دارد.
اصاله همچنین شعری دیگر از نزار قبانی خواند که تنها تعداد اندکی از آن آگاهاند: «من أين يأتينا الفرح؟» (ما کجا وشادی کجا؟).
کاظم الساهر و عشق دراز قبانی (1994)
از میان خوانندگان عرب، بسا که کاظم الساهر بیشترین آرشیو را از نزار قبانی با صدا و آهنگسازیهایش دارد تا آنجا که میتوان یک مقالهی کامل ویژهی آثار کاظم و خوانندگی و آهنگسازی او برای شعرهای نزار نوشت.
به گمان بسیار، معروفترین ترانهی کاظم باشعر نزار، «زيديني عشقاً» (عشقم بیفزای) باشد که در زمان خود انقلابی در جهان ترانهها و آهنگهای خواندهشده به عربی فصیح (و نه محاوره) برانگیخت. این ترانه، آهنگی فراموشنشدنی داشت و تا سالها جزء معروفترین ترانههای عربی بود. عربها تا امروز کلیپ این ترانه را بهیاد میآورند که در هوایی پاییزی و با مناظری چشمنواز در آلمان و به کارگردانی «حسین دعیبس» تصویربرداریشده بود.
شهرت این ترانه، کمتر از «قولي أحبك» (بگو دوستت دارم) نبود که «قیصر» -لقب کاظم الساهر در جهان عرب- آن را در ایتالیا اجرا کرده بود. این دو ترانه در کنار ترانههایی دیگر که کاظم با شعر نزار قبانی خواند، برای او جایگاهی ویژه در موسیقی عرب ساخت.
سکیکر میگوید که نام الساهر عمیقاً باشاعر سوری پیوند یافت و تا امروز نیز چنین است. از میان بسیار ترانههای دیگر که کاظم باشعر نزار خواند میتوان بهاینها اشاره کرد: «يوميات رجل مهزوم» (روزنوشتهای مرد شکستخورده)، «أكرهها» (از او بدم میآید)، «إني خيرتك فاختاري» (تو مختاری. انتخاب کن)، «حافية القدمين» (زن پابرهنه) و «هل عندك شك» (آیا شک داری؟).
سکیکر اظهار میدارد که کاظم، نقش مهمی در رواج شعرهای نزار قبانی داشت، در خواندن آنها امانتدار بود و این میراث بزرگ را حفظ کرد. البته این سود، دوطرفه بود و «شهرت کاظم کم وامدار شعر نزار نبود. کاظم به خواندن و آهنگسازی شعرهای اینشاعر شهره شد و بهخوبی از پس آنها برآمد و کلمات نزار قبانی را بهشکل عالی وشایسته دریافت.»
لطیفه التونسیه و «تَلومُني الدّنيا» (دنیا ملامتم میکند) (1997)
«دنیا ملامتم میکند وقتی دوستش میدارم، انگار که من عشق را آفریده و اختراع کردهام»؛ این کلمات، سرآغاز ترانهی «تلومُني الدّنيا» بود که لطیفه با آهنگسازی کاظم الساهر خواند و یکی از زیباترین آهنگهای این خوانندهی تونسی است.
در آلبوم «تلومني الدنيا»، لطیفه، همچنین ترانهی «العاشقین» (عاشقان) را شعر نزار خواند، اماشهرت بیشتر از آنِ «تلومني الدنيا» است که کلیپی هم از آن به کارگردانی «طارق العریان» تصویربرداری شد. این کلیپ، رقصها و گلهای رنگارنگی داشت که متناسب با موسیقی خوب و ریتمیک آهنگ بود و بهطور پیوسته از کانالهای تلویزیونی عربی پخش میشد.
لطیفه پیش از این آلبوم نیز ترانهای باشعر نزار و بههمراه کاظم الساهر خوانده بود. این دو خواننده، آهنگ «القُدس» را سال 1997 در کنسرتی در سالن «رویال آلبرت هال» در لندن خواندند.
همچنین لطیفه، ترانهای ویژهی دمشق را با شعر نزار قبانی و آهنگسازی کاظم الساهر خواند که سال 1998 منتشرشد.
غاده رجب و «لماذا؟» (چرا؟) (1999)
غاده رجب، خوانندهی مصری، یک آهنگ با شعر نزار قبانی و با عنوان «لماذا» خواند که آهنگساز آن هم کاظم الساهر بود. این ترانه نیز به شکل کلیپ و به کارگردانی «ساندرا» با حالوهوایی کلاسیک و آرام و در کتابخانهای بزرگ تصویربرداری شد.
«قرار» (تصمیم) عاصی الحلّانی (2002)
عاصی الحلانی به ترانههای مردمی و ریتمیکش معروف است که به فولکلور لبنان و رقص محلی این کشور (الدبکه اللبنانیه) نزدیکاند اما او چند ترانه هم به عربی فصیح خواند که از آن میان یکی از آنها با شعر نزار قبانی بود. او آلبوم خود را که حاوی این ترانه بود و در سال 2002 منتشرشد با عنوان همین شعر و ترانه، نامگذاری کرد: «قرار» (تصمیم).
الهام المدفعی برای بغداد میخواند (2003)
الهام المدفعی، خوانندهی توانمند و خوشصدای عراقی، شعری از نزار قبانی را که برای بغداد سروده بود، خواند. همانگونه که دمشق نصیب صدای اصاله شد و قدس، نصیب لطیفه و بیروت، با صدای ماجده الرومی درآمیخت، نوبت الهام المدفعی هم رسید که عشق قبانیوار را تقدیم بغداد کند؛ شعری که نزار قبانی با جانودل نوشت و الهام، عاشقانه خواند.
جدال بر سر «حُبلی» (حامله) (2008)
شعر «حُبلی» (حامله) از جدلانگیزترین شعرهای نزار قبانی بود. این شعر، از زنی میگوید که از مرزهایی که جامعهی عرب برای او وضع کرده، گذشته و با جوانی وارد رابطه گشته و از او حامله شده است. وقتی زن، موضوع را به مرد میگوید، مرد میراندش و فرزندش را نمیپذیرد.
کلمات سنگین و جسور شعر، خوانندهی الجزایری، فُلّه را در سال 2008 ترغیب کرد که آن را بخواند. کلیپ این آهنگ در سوریه به کارگردانی «سیف الدین سبیعی» و هنرمند سوری، «عدنان ابوالشامات» ساخته شد اما این کلیپ بهراحتی منتشر نشد؛ زینب، دختر نزار قبانی، بهاین پروژه اعتراض داشت و چنانکه فُلّه در یک گفتوگو ذکر کرده، دلیل این اعتراض این بود که دو تن از خوانندگان عرب یعنی رولا سعد و میریام عطالله، پیش از فُلّهاین شعر را خوانده بودند.
صلاح الشَّرنوبی، اینشعر را آهنگسازی کرد و اعتقاد داشت که فلّه دارای یکی از بهترین صداهایی است که میتوانند شعری این چنین جسور را بخوانند. الشرنوبی معتقد بود کهاین شعر، با سنوسال و صدا و مهارت فّله در خوانندگی تناسب دارد و پیش از او، این پروژه به سارا الهانی، خوانندهی لبنانی، پیشنهاد شده بود اما او اجرایش نکرد.
علیرغم اینکه این شعر با صدای سه خوانندهی زن با سه صدای متفاوت خوانده شد اما کار فلّه، با موفقیت بیشتری همراه شد؛ بهویژه آنکه با کلیپی همراه بود که از مهمترین کانالهای تلویزیونی عربی پخششد.
سارا فرَح و «صباح الخَیر» (صبح بهخیر) (2015)
سال 2015 ترانهای با صدای سارا فرح، خوانندهی سوری، با عنوان «صباح الخیر» منتشر شد که شعرش از نزار قبانی بود؛
«صبح بهخیر ای زن زیبا
صبح بهخیر قدیس زیبای من
دو سال گذشت مادر
بر پسری که به دریا رفت
به سفری افسانهای
و در چمدانهایش
صبح سبزِ سرزمینش را پنهان کرد»
با وجود اجرای ماهرانهی سارا و صدای توانمندش اما او خواستار برداشتن ترانه از یوتیوب شد. بهنظر میرسد که این خواننده به موافقت و مجوز رسمی برای خواندن این شعر دست نیافته بود. این ترانه را اکنون نمیتوان در یوتیوب یافت اما هنوز در برخی سایتها موجود است.
محمد عبدُه و سه شعر از نزار قبانی
شعر نزار به تمام عربها رسید و علاقه و مهر اهل خلیج را نیز به خود جلب کرد. محمد عبده، خوانندهی مشهور و اهل عربستان سعودی، آهنگ «قرار» (تصمیم) را که عاصی در سال 2000 خوانده بود، در سال 2017 بازخوانی و در آلبوم «رماد المصابیح» (خاکستر چراغها) منتشر کرد و بعدتر در سالن اپرای مصر نیز خواند.
عبده به این ترانه بسنده نکرد و دو شعر دیگر هم از نزار قبانی خواند: «في المقهی» (در کافه) سال 2018 و «أحلی خبر» (خوشترین خبر) سال 2019 که در دو آلبوم از این خواننده منتشر شدند.
هر سه ترانه را «طلال» برای محمد عبده آهنگسازی کرد. سکیکر معتقد است که شعرهای نزار، آهنگ قائمبهذات دارند و آهنگساز تنها باید مقصود نزار را درشعرهایش دریابد تا بدینترتیب زیباترین آهنگ را برای آنها بسازد، چنانکه «طلال» و دیگر آهنگسازان عرب کردهاند.
صابر الرباعی با دو شعر از نزار بازمیگردد
به تعداد بازدیدهای آلبوم اخیر صابر الرباعی (2019) در کانال «روتانا» در یوتیوب که مراجعه کنیم میبینیم که در مقایسه با کارهای سابق او و مسیر بلند خوانندگیاش، این آلبوم از اقبال بسیار کمتری برخوردار بوده است. شاید بههمین دلیل بود که صابر تصمیم گرفت با یک اثر تأثیرگذار و دور از آلبومش بازگردد. چنین بود که این خوانندهی تونسی، ترانهی «أين أذهب؟» (کجا بروم؟) را با شعر نزار قبانی و آهنگسازی «طلال» منتشر کرد.
این ترانه، تا کنون بیش از یک میلیون بازدید در یوتیوب داشته است و چهبسا این استقبال، صابر را ترغیب کرد که سال 2020 شعری دیگر از میان شعرهای نزار انتخاب کرده و بخواند؛ ترانهی «جريدة الرجل الثاني» (روزنامهی مرد دوم) که البته تا کنون بیش از 300 هزار بازدیدکننده نداشته است.
نانسی عجرم و «لبيروت الأنثى» (به بانو بیروت) (2020)
پس از رنجهای بسیار بیروت در اثر انفجار فاجعهبار اسکله در آگوست سال گذشته، بسیاری از خوانندگان عرب برای بیروت خواندند و در این میان، نانسی عجرم به این شعر نزار قبانی روی آرود؛ شعری که بسیاری دیگر به زیباییاش توجه نکرده بودند: «إلى بيروت الأنثى مع الاعتذار» (به بانو بیروت، با عرض معذرت).
نانسی بخشی از شعر را در ویدیوکلیپی تأثیرگذار خواند که مضمونش مهاجرت جوانان لبنانی از وطن خود در اثر اوضاع بد اقتصادی و هراس از آینده بود. بسیاری با این ترانه همدرد شده و اشک ریختند که: «اگر لبنان بمیرد، شما هم میمیرید... هر که بیروت را بکُشد، قاتل است.»
از نظر سکیکر، شعرهای نزار قبانی، سنگ تراز خوانندگان است. کما اینکه شعرهایی هستند مناسب و درخور همهی دورانها و کاراکترها و هویتهای هنری. چیزی که این مسئله را تثبیت میکند این است که ترانههای نزار قبانی تا امروز با آهنگها و صداهای مختلف اجرا شدهاند؛ از ام کلثوم و عبدالحلیم تا نانسی عجرم و صابر الرباعی. شعرهای نزار، بر شهرت و رواج آهنگها و خوانندگان میافزایند و علاوه بر آن، با هر زمان و هر حادثه مناسبت دارند. از طرف دیگر، بهواسطهی ریتمی که دارند، گویی در ذات خود آهنگسازیشده و آمادهی خواندناند.
نزار قبانی همچنان الهامبخش آهنگسازان است و ترغیبگر خوانندگان. تعداد بسیار زیادی در صدد خواندن شعرهای این شاعر بزرگ برآمدند چرا که شعرهایش زبان حال همهی ماست. او در شعرهایش از تمام ابعاد عشق و جنگ گفت.؛ شهرها را سرود و جاودانهشان کرد و هنگامهها و حوادث را با کلماتش ثبت کرد؛ کلماتی که از یاد ما نمیروند و پژمردگی نمیشناسند.
رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.
لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.
انضم/ي إلى المناقشة
مستخدم مجهول -
منذ يومكل التوفيق ومقال رائع
Ahmad Tanany -
منذ 5 أيامتلخيص هايل ودسم لجانب مهم جداً من مسيرة الفكر البشري
مستخدم مجهول -
منذ أسبوعلا يوجد اله او شئ بعد الموت
Mohammed Liswi -
منذ أسبوعأبدعت
نايف السيف الصقيل -
منذ أسبوعلا اقر ولا انكر الواقع والواقعة فكل الخيوط رمادية ومعقولة فيما يخص هذه القضية... بعيدا عن الحادثة...
جيسيكا ملو فالنتاين -
منذ اسبوعينمقال بديع ومثير للاهتمام، جعلني أفكر في أبعاد تغير صوتنا كعرب في خضم هذه المحن. أين صوت النفس من...