دینداری اسلامی در طول دهههای گذشته شاهد شماری از دگرگونیهای کیفی شده که تا امروز نیز ادامه پیدا کردهاند. امروز شاید بارزترین نمودهای این دگرگونی پدیده نوظهور «اینفلوئنسرهای اسلامی» باشد که سبک جدیدی از دینداری را نشان میدهند؛ نوعی دینداری درآمیخته با جهانیسازی، مبتنی بر چشماندازی سکولار در پوششی اسلامی، همآمیخته با ارزشهای مدرنیته غربی و تابع ارزشهای بازار سرمایهداری. بنابراین آنها نهتنها اسلام را به محصولی برای عرضه به عموم تبدیل کردند، بلکه مذهب را به فضایی بردند که تحت سیطرهی نوسانات بازار است.
دینداری جدید
پدیده در حال گسترش «اینفلوئنسرهای اسلامی» از خیلی جهات با الگوی «بازار مشترک اسلامی» در نظریه پاتریک هاینی متفاوت است. یک اینفلوئنسر اسلامی به دنبال جبران شکست سیاسی با موفقیت اقتصادی نیست. در عوض، او پیش از هر چیز بر روی معرفی دینداری جدیدی تمرکز میکند که مملو از مضامین بازاری است و سازگار با تغییرات بازار.
به عنوان مثال، اشکالی ندارد که یک اینفلوئنسر اسلامی همزمان با دعوت شما به نماز، ذکر، دعا یا شنیدن موعظهای دینی یک لباس برند برای تبلیغ پوشیده باشد و حتی شما را هم به خریدن آن تشویق کند. این به خیلیها انگیزه داده که وارد این عرصه شوند، آن هم نه فقط برای تولید محتوای اسلامی و ترویج پیام حقیقی اسلام، بلکه برای کسب شهرت و دستیابی به موفقیتی جهانی، حتی به قیمت دستکاری دین و ارائهی یک اسلام تقلیلیافته.
آنها نهتنها اسلام را به محصولی برای عرضه به عموم تبدیل کردند، بلکه مذهب را به فضایی بردند که تحت سیطرهی نوسانات بازار است
برآمدنِ اینفلوئنسرهای اسلامی باعث شده اسلام از جوهر اصلیاش تهی شود و به تصویر پرزرقوبرقش برای سازگاری با بازار و خواستههای مخاطبان اهمیت بیشتری دهد. علاوه بر این، باید به این واقعیت اشاره کرد که کاربران شبکههای اجتماعی بیشتر به نوعی از دینداری تمایل دارند که خیلی سخت نباشد. آنها کسی را ترجیح میدهند که به دینداری آسان، بیدردسر، ملایم و مطابق میلشان دعوتشان کند. بیتردید الگویی که این اینفلوئنسرها از دینداری ارائه میدهند الزاماً جلوی دینگریزی را نمیگیرد، اما میتواند حسی از دینداری و راحتی وجدان، ولو متوهمانه، به مخاطب القا کند.
باید توجه کرد که در این الگوی جدید دینداری جای وابستگیهای هویتی و ابعاد ایدئولوژیک را تبعیت از سازوکارهای عرضه و تقاضا گرفته است.
موضوعات مورد علاقه اینفلوئنسرهای اسلامی
محتوای بحثهایی که اینفلوئنسرهای اسلامی راه میاندازند به طرز قابل توجهی شبیه به یکدیگر است، چیزی در حد تقلید. بهطور کلی تمام بحثها حول معنویت، رفتار فردی و ارائه یک دینداریِ شاد و شنگول میچرخد که فرسنگها از ترس و تنبیه دور است. نوعی دینداری که عشق به خدا را بر ترس از او غالب میکند و در کنار روایت داستانهایی هیجانانگیز و سرشار از تعلیق برای جذب مخاطب، توجهش را به جای کاهش علاقه به مسائل دنیوی بر سازگاری با ملزومات زندگی مدرن متمرکز میکند.
گفتار اینفلوئنسرهای اسلامی از هر گونه امر سیاسی یا حقوقی میگریزد، به مشکلات ملتهای مسلمان یا هر موضوعی که با اصلاح وضع موجود مرتبط باشد اشارهای نمیکند و هیچ توجهی به مسائل حکومتی، حقوق بشر و جریان اصلاحات ندارد. در عوض، بر انزوا تمرکز میکند و نوعی از دینداری را پیش مینهد که با وضع موجود سازش کرده و منطبق شده است.
بنابراین یکی از ویژگیهای اصلی گفتمان اینفلوئنسرهای اسلامی همین تمرکزشان بر فرد در مقابل گروه است. آنها اسلام را دینی نمیدانند که سرکوب را پس میزند و در برابر ستم میایستد، بلکه در عوض آن دسته از ارزشهای اخلاقی سرمایهداری را ترویج میکنند که ادغام در جهان را به رویارویی با آن ترجیح میدهند. از همین رو اسلام همچون یکی از مؤلفههای «بازار اخلاقی» به عموم عرضه میشود.
برای مثال، هیچ حرفی از تنبیه و تشویق در دین نمیگویند و بیشتر روی دینداری احساسی، ایمان فردی و لذت دینی در سایهی نظام بازار تاکید میکنند؛ «شما نیازی به تغییر ندارید. خودتان را سرزنش و ملامت نکنید. شما خوب هستید و آنچه کم دارید شادی است»؛ این شیوهای است که اینفلوئنسر اسلامی به کار میگیرد تا گفتاری لطیف درباره دستیابی بشر به سعادت و عشق ارائه دهد، گفتاری که ارجاعش نه به اصول دینی بلکه به اصول بازار است.
به نظر میرسد پدیده اینفلوئنسرهای اسلامی تبلور آرزوهای یک نسل جدید است، چرا که چهره دین و دینداری کاملا با آنچه پیش از این بود فرق کرده است. یک اینفلوئنسر اسلامی هیچ کاری با جنبشهای اسلامی ندارد و هیچ یک از جریانهای قدیمی را ترویج نمیکند. اگر هم از سر اتفاق در برخی ویژگیها با واعظان معاصرش در یک ردیف قرار بگیرد، در بسیاری از جنبهها با آنها تفاوت اساسی دارد. بیشتر اینفلوئنسرهای اسلامی فاقد تحصیلات دینی و مذهبی هستند و در رشتههای غیردینی آموزش دیدهاند. بنابراین میتوان گفت آنها واعظانی خودآموخته هستند.
یک اینفلوئنسر اسلامی نه لباسهای سنتی میپوشد و نه به زبان سنت سخن میگوید، بلکه تیپ معمولی غربی میزند و حتی ریشی که میگذارد خیلی شیک و مدرن است. شیوه ارائه او آمیخته با درامهای احساسی است، از زبان محاوره استفاده میکند و گاهی نیز حرفهایش پر است از اصطلاحات انگلیسی. سخنرانیهای سادهی او سرشار از شادی و عشق، دور از مشکلات واقعی جامعه و کاملا در صلح با جهان سرمایهداری است. او به زبان شبکههای اجتماعی مسلط است، میداند چطور از هیجان و تعلیق در این پلتفرمها استفاده کند و خوب بلد است خودش را با تحولات جدید سازگار کند.
نسل جوان اینفلوئنسرهای اسلامی توجهبرانگیزتر هستند. آنها به راحتی وارد معرکهی چانهزنی درباره فتواهای مراجع دینی میشوند، آن هم در حالی که کاملا درباره ابعاد پیچیده قوانین شرعی بیسوادند. بنابراین وقتی مجبور میشوند کمی عمیقتر از معمول درباره موضوعات تخصصی دینی اظهار نظر کنند، کممایگی نظراتشان کاملا در استدلالهای نامسنجم و نظریهپردازیهایشان که عاری از صورتبندی شرعی است به چشم میآید.
ترندها و فتواها
یکی از مشهورترین اینفلوئنسرهای اسلامی دکتر امیر منیر است. تمرکز او بر روی اسلامی است که جوانان میخواهند؛ چیزهایی از قبیل «هفت قانون عشق»، «خودارضایی»، «راز استجابت دعا» و «۶ راه افزایش رزق و روزی» در کنار فتواهای کوتاه و ساده. در بسیاری موارد او از «فرهنگ ترند» پیروی میکند، مثلا خیلی وقتها درباره لباسهای بازیگرها در جشنوارههای فیلم، ظاهر خوانندهها در کلیپهای موسیقی و چیزهای از این قبیل نظر میدهد.
سخنان منیر سرشار از شوخطبعی، سادهگویی و استفاده از کلماتی است که این روزها جوانان در زندگی روزمره خود به کار میبرند. همچنین تلاش او برای بهکارگیری یک رویکرد اخلاقی باعث شده که از دیگر همکاران اینفلوئنسرش متمایز شود. برای مثال، او در برخی از ویدیوهایش میکوشد لذت و خوشی فرد در زندگیاش را به دینداری ربط بدهد: «خدا از کسی راضیه که عاشق خدا باشه و زندگی شادی داشته باشه… رضای خدا مساوی است با زندگی شاد در این دنیا فارغ از اینکه درونش چیه».
منیر در فعالیتها و کمپینهای تبلیغاتی مختلفی مانند رویدادهای مدیریتی و بازاریابی، نمایشگاههای ماشین و چیزهایی از این دست شرکت میکند. او کلاسهای دینی و توسعه فردی هم برگزار میکند، مثلا یکی از برنامههایش که برای دیدنش باید حق اشتراک بخرید «اجابت» نام دارد؛ برنامهای که بهقول خودش تلاش میکند رابطه جوانان و دین را تغییر دهد.
او در برنامهی دیگرش که «شهر توانمندان» نام دارد درباره قلدری حرف میزند و گاهی هم سخنرانیهایی درباره «هنر پیدا کردن شریک زندگی»، «اعتماد به نفس» و اینجور چیزها دارد. او کتابی هم با عنوان «به خدا» نوشته که عکس خودش هم روی جلد آن چاپ شده است.
حساب کاربری امیر منیر در فیسبوک پنج میلیون نفر دنبالکننده دارد که بیشتر آنها نوجوانان و جوانان هستند. اگرچه او از صحبت درباره امور سیاسی و اقتصادی بیزار است، اما گاهی سعی میکند در قالب داستانهای مذهبی به واقعیتهای جامعه بپردازد، مثل کاری که اخیرا در ماجرای بحران دلار انجام داد؛ او به جای نقد سیاستهایی که منجر به وضع فعلی شدند، ترجیح داد راههایی را برای انطباق با شرایط جدید پیشنهاد دهد و تاثیر منفی این بحران بر زندگی مردم را انکار کند.
دینِ توسعه فردی
کریم اسماعیل نمونه دیگری از اینفلوئنسرهای اسلامی است. او بهشدت تحت تاثیر امپراتورهای آمریکایی توسعه فردی است، اما محتوایی که تولید میکند را در چارچوب اسلامی میپوشاند تا آرزوی همآمیزیِ ارزشهای اخلاقی و توسعه فردی را تجسم ببخشد. با این همه، سخنان او همگی مبتنی بر ادبیات و نظریههای آمریکایی توسعه فردی و بازار است.
اسماعیل موضوعات مختلفی را مطرح میکند، از جمله تجدید نیروی ایمان به خدا، دوستی بین زنان و مردان جوان و چیزهایی از این دست که معمولا توجه نوجوانان را جلب میکند. با این وجود، او بیشتر به مفاهیم جهانی موفقیت فردی، جاهطلبی، شورمندی و راه موفقیت میپردازد و اینها را به دینداری وصل میکند. او دورههای گرانقیمتی نیز دارد که صدها نفر در آن شرکت میکنند و موضوعش تعادل برقرار کردن بین زندگی و سلامت روان است.
او در یکی از اپیزودهایی که در یوتیوب منتشر کرده میگوید: «هدف ما این است که مردم سلامت روان خودشان را بهبود دهند… بیشتر ناراحتیها، افسردگیها، رنجشها و پریشانیهای روانی از مشکلات دینی میآیند. ما وقتی دین را بفهمیم و آن را درست زندگی کنیم، از لحاظ روانی هم سالمتر میشویم».
اسماعیل حدود دو میلیون دنبالکننده در فیبسوک دارد و ۷۵۰هزار نفر مشترک کانالش در یوتیوب هستند. او کتابی هم با عنوان «استراحت روانی» نوشته که در آن به مفاهیمی چون خوشبختی و پول میپردازد، اما ایده اصلیاش ترکیب دینداری با توسعه فردی است. آنچه او را از دیگر همکارانش متمایز میکند مخاطبانش هستند؛ جوانانی از طبقات بالای جامعه که دینداری را بیهزینه میخواهند و حاضر نیستند برای آن متحمل محرومیت از چیزی شوند. اسماعیل آنها را به زندگی راغب میکند و در دلشان بذر نوعی ایمان فردی را میکارد.
ادغام خودانگیختگی با دینداری
دولتهای خلیج فارس در سالهای اخیر شاهد رشد اینفلوئنسری به نام عمر آل عوضه بودهاند که بیش از ۵ میلیون نفر دنبالکننده در اینستاگرام، همین تعداد در فیسبوک و نزدیک نیم میلیون نفر در یوتیوب مخاطب دارد.
یک اینفلوئنسر اسلامی هیچ کاری با جنبشهای اسلامی ندارد و هیچ یک از جریانهای قدیمی را ترویج نمیکند. اگر هم از سر اتفاق در برخی ویژگیها با واعظان معاصرش در یک ردیف قرار بگیرد، در بسیاری از جنبهها با آنها تفاوت اساسی دارد
او در ابتدا تفکراتی رمانتیک را با جنبههایی مذهبی درآمیخت و وقتی دید که حرفهایش چگونه بهسرعت در فضای آنلاین دستبهدست میشوند تمرکزش را روی ارائه تصویری بهشدت ایدهآل از دینداری گذاشت. عمر آل عوضه کارش را با اجراهای نمایشی ضعیفی شروع کرد که برای تاثیرگذاری عاطفی بیشتر از صداهایی زمزمهگونه در پسزمینه بهره میبردند. او بعدتر خطابههایی ارائه میداد که مورد پسند نوجوانها بود، سخنانی با عناوینی چون «مسیر خوشبختی»، «ناامید نشو»، «تا میتونی انکار کن»، «راهنمای عشق و زندگی»، «پیامی به همه دخترها»، «خودت را دوست بدار»، «حسادت» و این قبیل چیزها.
عمر آل عوضه در کنار توصیههایی که برای خواهران مسلمانش دارد، روی ویدیوهای دعا هم تمرکز خاصی کرده است. اما آنچه درباره او قابل توجه است شیوههای عجیب او در ساختن ویدیوهای دعاست، مثلا او یک بار در حین چالش کیکی دعا خواند.
او کتابهای متعددی هم نوشته که بیشتر آنها به محض انتشار در فهرست پرفروشها قرار گرفتهاند. او در این کتابها با پیوند دادن ایمان مذهبی به موفقیت و خوشبختی درباره استقامت، غلبه بر شکست و دستیابی به رویاها حرف میزند.
آل عوضه سال ۱۹۹۸ به دنیا آمده، اما این سن کم باعث نشده از ورود به عرصه صدور فتوا خودداری کند؛ او در اپلیکیشن تیکتاک به طور روزمره فتوا صادر میکند.
اسلامیسازی بازاری
مشکل این نیست که اینفلوئنسرهای اسلامی ایدههایی چون خودانگیختگی، موفقیت و چنین چیزهایی را ترویج میکنند. مسئله کالاییسازی گفتمان مذهبی است. کلمه «اسلامی» حالا همه جا استفاده میشود: «رژیم غذایی» اسلامی، مد اسلامی، دیسکوی اسلامی، لباس شنای اسلامی، یوگای اسلامی و غیره.
کلمه «اسلام» حالا تبدیل به ابزاری برای خدمت به بازار شده است.
رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.
لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.
انضم/ي إلى المناقشة
مستخدم مجهول -
منذ 3 أيامكل التوفيق ومقال رائع
Ahmad Tanany -
منذ أسبوعتلخيص هايل ودسم لجانب مهم جداً من مسيرة الفكر البشري
مستخدم مجهول -
منذ أسبوعلا يوجد اله او شئ بعد الموت
Mohammed Liswi -
منذ أسبوعأبدعت
نايف السيف الصقيل -
منذ أسبوعلا اقر ولا انكر الواقع والواقعة فكل الخيوط رمادية ومعقولة فيما يخص هذه القضية... بعيدا عن الحادثة...
جيسيكا ملو فالنتاين -
منذ اسبوعينمقال بديع ومثير للاهتمام، جعلني أفكر في أبعاد تغير صوتنا كعرب في خضم هذه المحن. أين صوت النفس من...