شاركوا في مهمّتنا،
بل قودوها

ادعم/ ي الصحافة الحرّة!
نسل دوم مهاجران عرب می‌پرسند «وطن چیست؟»

نسل دوم مهاجران عرب می‌پرسند «وطن چیست؟»

انضمّ/ ي إلى مجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات”.

هدفنا الاستماع إلى الكل، لكن هذه الميزة محجوزة لمجتمع "قرّائنا/ قارئاتنا الدائمين/ ات"! تفاعل/ي مع مجتمع يشبهك في اهتماماتك وتطلعاتك وفيه أشخاص يشاركونك قيمك.

إلى النقاش!

فارسی

الخميس 9 يونيو 202202:19 م

«کجایی هستی؟»؛ شاید به نظر خیلی‌ها این پرسش در اولین دیدار با یک غریبه پرسش ساده‌ای به نظر برسد، اما پاسخش در بین نسل دوم مهاجران قطری که در این کشور متولد و بزرگ شده‌اند اصلا ساده نیست. این‌ها کسانی هستند که خانواده‌های بیشترشان در جستجوی کار از کشورهای دیگر به قطر مهاجرت کرده‌اند، اما با اینکه در این کشور به دنیا آمده‌اند نمی‌توانند وطن خطابش کنند.

شیما التمیمی همواره پیش از پاسخ به پرسش «کجایی هستی؟» دچار تردید می‌شود. خانواده‌ی این نویسنده‌ی داستان‌های مصور که تبارش به یمن و شرق آفریقا می‌رسد، قبل از اقامت در خلیج فارس بین پنج کشور مختلف نقل‌مکان کرده‌اند. شیما پاسپورت یمن را دارد، اما پاسپورت امارات را که در آن متولد و بزرگ شده ندارد. او به زبان سواحیلی صحبت می‌کند و معمولا در خانه غذاهای آفریقای شرقی را می‌خورد. این زن ۳۷ساله می‌گوید: «چگونه می‌توانم این همه تاریخ را در یک جمله توضیح دهم؟ پاسخ به این پرسش پایانی ندارد».

شیما التمیمی در سال ۲۰۲۰، هم‌زمان با گسترش بیماری عالم‌گیر کووید-۱۹ و قرنطینه‌ها، دست‌به‌کار جستجو در آرشیو شخصی و آلبوم‌های خانوادگی‌اش شد تا پروژه‌ای را با کمک‌هزینه برنامه «عدالت اجتماعی و عکاسی» آژانس عکس مگنوم به انجام برساند.

«هویت نسل دوم مهاجران شکننده،‌ سیال و بی‌ثبات است. نه به سرزمین مادری تعلق خاطر دارند و نه به کشور میزبان. وقتی هم به خودآگاهی می‌رسند بیشترین پرسشی که درگیرشان می‌کند این است که به کجا تعلق دارند و چگونه باید در جامعه قطر جای خود را پیدا کنند»

نتیجه این پروژه فیلمی به نام «زیاد استراحت نکن» بود که با استفاده از عکس، صدا، نوشتار و انیمیشن ساخته شد تا راوی نامه‌ای از سوی شیما به پدربزرگش باشد که قبل از تولد او چشم از جهان فرو بسته است. شیما التمیمی در این نامه داستان مهاجرت‌ها و جابه‌جایی‌هایی را برای پدربزرگ هرگزندیده‌اش تعریف می‌کند که او و خانواده‌‌اش در ۵۰ سال گذشته تجربه کرده‌اند.

شیما در گفت‌وگو با رصیف22  می‌گوید که قبل از این فیلم خیلی چیزها در مورد واقعیت‌های حاکم را نادیده می‌گرفته است؛ از جمله رفتاری که در سراسر جهان با یمنی‌ها می‌شود، آن هم فقط به خاطر داشتن پاسپورتی که هیچ نقشی در داشتن آن ندارند. او می‌گوید:‌ «شما به عنوان یک مهاجر باید سخت‌تر از دیگران کار کنید و همواره به فکر این باشید که شغل بعدیتان چیست؟ این فشار خیلی اضطراب‌آور است».

اما کار روی این پروژه به شیما التمیمی کمک زیادی کرد. او می‌گوید: «من از خلال این پروژه خودم را درمان کردم، بدون اینکه اصلا بدانم دارم چنین کاری می‌کنم. در این روند به آرشیو‌های شخصی زیادی سر زدم، با والدینم صحبت کردم و کوشیدم ایده منسجمی از آنچه در گذشته اتفاق افتاده به دست بیاورم. این‌ها همگی با هم به من کمک کردند».

بعد از نمایش «زیاد استراحت نکن» در جشنواره فیلم اجیال، شیما در شبکه‌های اجتماعی پیام‌‌های زیادی از مخاطبان فیلمش دریافت کرد. تماشاگران از او برای ساخت فیلمی که می‌توانستند خودشان را در آن ببینند تشکر کرده بودند. استقبال جامعه از فیلم شیما التمیمی چندان عجیب نیست، چرا که بسیاری از قطری‌ها با او داستان مشترکی دارند.


شیما التمیمی - عکاس:‌ عمار القماش

دلبستگی به سبک زندگی

ع.م یک جوان سی‌وچندساله مصری است که تمام عمر خود را در قطر گذرانده، در مدرسه مصری الاهرام دوحه تحصیل کرده و پس از اخذ دیپلم دبیرستان، برای ادامه تحصیل در دانشگاه، به مصر رفته است.

او به رصیف22 می‌گوید: «در تمام مدت اقامتم در مصر احساس بیگانگی می‌کردم، اما در قطر هم این حس را دارم. در مصر شاهد نوعی نزدیکی اجتماعی بین مردم بودم که در قطر وجود ندارد، طوری که همسایه‌ها همدیگر را نمی‌شناسند. اما از آنجا که من به امنیت قطر و تعهد مردم شهر به رفتار متمدنانه در خیابان‌هایش عادت کرده‌ام، وقتی به مصر می‌رفتم دلتنگ این چیزها می‌شدم و به نوعی احساس غریبگی می‌کردم. دوست ندارم فرزندانم مثل من باشند».

ع. پس از پایان تحصیلات دانشگاهی‌اش برای کار در یک شرکت نفت و گاز به قطر برگشت،‌ اما آیا او به کشوری که در آن متولد شده و بیشتر عمر خود را در آن گذرانده احساس تعلق می‌کند؟ این جوان مصری می‌گوید: «مصری‌های مقیم قطر به سبک‌زندگی‌ای که در طول اقامت طولانی خود در قطر به آن عادت کرده‌اند وابستگی دارند، نه به خود کشور».

سخنان او تا حدی با نتایجی مطابقت دارد که هذال موسلو در پایان‌نامه‌‌ کارشناسی ارشد رشته مطالعات خلیج فارس در دانشگاه قطر با عنوان «هویت مهاجران:‌ مطالعه نسل دوم کارگران مهاجر در قطر» به دست آورده است. ۳۸درصد از پاسخ‌دهندگان به پرسش‌های تحقیق هذال موسلو بیشتر به دلیل اهداف تحصیلی، شرایط کاری بهتر و ثروت بیشتر قطر نسبت به کشور خودشان مایلند بقیه عمر خود را در قطر بگذرانند. علاوه بر همه این‌ها، قطر کشوری است که در آن متولد شده‌اند و خانواده‌هایشان در اینجا ساکن هستند».

هذال موسلو در پایان‌نامه خود بیان می‌کند که «هویت نسل دوم مهاجران شکننده،‌ سیال و بی‌ثبات است. نه به سرزمین مادری تعلق خاطر دارند و نه به کشور میزبان. وقتی هم به خودآگاهی می‌رسند بیشترین پرسشی که درگیرشان می‌کند این است که به کجا تعلق دارند و چگونه باید در جامعه قطر جای خود را پیدا کنند».

سردرگمی و هزار سوال بی‌جواب

منا کامل، دختری مصری که سال ۱۹۹۳ در قطر به دنیا آمده و تا کنون در این کشور زندگی کرده،‌ همواره با این پرسش درگیر است. او می‌گوید: «مسائل مربوط به شهروندی و هویت اکنون بیشتر از هر زمان دیگری مرا آزار می‌دهد. من فکر می‌کنم هر کسی که در کشوری جز کشور خودش متولد و بزرگ شده، به‌ویژه اگر حق اقامت دائم در این کشور را نداشته باشد، همواره درگیر این پرسش می‌شود. چون اگر کشوری که من در آن متولد و بزرگ شده‌ام و با آن انس پیدا کرده‌ام جایی نباشد که بتوانم در آن زندگی کنم،‌ همیشه از خود خواهم پرسید پس من کجا می‌توانم زندگی کنم؟ آیا جای دیگری را دوست خواهم داشت یا نه؟»

منا تاکید دارد که اگر به او فرصتی برای دریافت تابعیت قطر داده شود حتما آن را درخواست خواهد کرد، اما تنها به این شرط که بتواند هم‌زمان تابعیت مصر را نیز حفظ کند. او این‌طور توضیح می‌دهد:‌ «من خیلی به مصری بودنم افتخار می‌کنم، اما نمی‌دانم احساسم چقدر تحت تاثیر آگاهی درباره این است که حتی اگر در قطر به دنیا آمده باشم نمی‌توانم وطن خطابش کنم؛ یا چقدر به این ربط دارد که من کشور دیگری را نمی‌شناسم؛ یا چقدر ناشی از ارتباط من با والدینم و احاطه شدن در فضا و فرهنگ مصری است».

محمود اسماعیل، جوان مصری که به کار تولید محتوا در یوتیوب مشغول است، در ویدیویی با عنوان «چرا بعد از بیست‌سالگی قطر را ترک کردی؟»، احساس سردرگمی این نسل از فرزندان مهاجران را این‌طور خلاصه می‌کند:‌ «این داستان یک نسل کامل است. یک نسل بی‌هویت‌شده. مردمی که از لحظه تولد بیگانه بودند و بی‌وطن. بزرگ هم که شدند همچنان همان‌طور ماندند». پای ویدیوی محمود اسماعیل در یوتیوب بیش از هفت‌هزار نظر ثبت شده که بیشتر آن‌ها درباره تجربیات مشابه مهاجران در خلیج فارس است.

«هویت چیزی منحصر‌به‌فرد یا ویژه نیست. شیوه‌‌ای است که خودمان را تجسم می‌کنیم و درباره خودمان می‌اندیشیم»

ندی ولید سودی، پژوهشگر مصری، در پایان‌نامه خود برای دریافت دکترای رشته مطالعات عرب دانشگاه جورج تاون آمریکا، با مقایسه‌ای بین مهاجران نسل دوم قطر و همتایان آن‌ها در ایالات متحده آمریکا به بررسی مسئله ملیت در میان مهاجران نسل دوم پرداخته است.

بر اساس یافته‌های این پژوهش، مهاجران نسل دوم مصری در آمریکا درباره رابطه خود با مصر به عنوان چیزی که «می‌خواهند حفظ کنند» حرف می‌زنند، اما مهاجران نسل دوم مصری در قطر از این رابطه به عنوان چیزی که «باید حفظ کنند، یا بهتر است حفظ شود» یاد می‌کنند. تحلیل ولید سودی این است که «آنچه احساس مصری بودن را در یک فرد تعیین می‌کند لزوما شهروندی یا دوری از مصر نیست، بلکه عوامل زمینه‌ای که فرد را احاطه کرده‌اند نقش بیشتری در این احساس دارند».

سرزمین مادری چیست؟

ماجرا برای فلسطینی‌هایی که در قطر به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند پیچیده‌تر هم می‌شود،‌ زیرا انتظار می‌رود آن‌ها به کشوری احساس تعلق کنند که آن را تنها از طریق داستان‌های بستگان خود می‌شناسند و اگر شرایط اجازه دهد فقط تعداد کمی از خانواده‌ها می‌توانند به آن رفت‌وآمد کنند. از طرف دیگر، آن‌ها بدون اینکه مشغول کار یا تحصیل باشند نمی‌توانند برای همیشه در قطر زندگی کنند و این همواره آن‌ها را به فکر قدم بعدی می‌اندازد.


عکاس:‌ ایمان کامل

خانواده ج.الف، یک فلسطینی آمریکایی، در دهه ۱۹۹۰ میلادی و هنگامی که او پنج ساله بود به قطر آمدند. برای این جوان سی‌وچندساله سرزمین مادری هم فلسطینی است که هرگز به آن سفر نکرده و هم آمریکایی که در آن متولد و بزرگ شده است. وقتی ج.الف برای تعطیلات به آمریکا برمی‌گردد احساس متفاوتی در او جان می‌گیرد؛ از یک سو فکر می‌کند اینجا همان کشور و مکانی است که به آن تعلق دارد، از سوی دیگر احساس بیگانگی می‌کند، چون یک چیزی کم است. در مورد قطر، با اینکه تمام اقوام پدرش در این کشور هستند و خودش ۲۵ سال است که اینجا زندگی می‌کند، اصلا احساس نمی‌کند این کشور وطنش است یا او را به عنوان شهروند می‌پذیرد.

ماجرای ع.ا فلسطینی که خانواده‌اش سال ۱۹۶۷ به قطر مهاجرت کرده‌اند خیلی فرق دارد. برای او وطن منطقه «اللقطه» در دوحه است که در آن متولد شده و بیشتر عمرش را سپری کرده، نه فلسطین. این جوان بیست‌وچندساله به رصیف22 می‌گوید: «دو بار به فلسطین رفتم و با وجود اینکه در اصل کشور من آنجاست،‌ هیچ ارتباطی بین خودم و آنجا احساس نکردم. راستش را بخواهید سرزمین مادری هیچ معنایی برای من ندارد. من اهل غزه‌ای هستم که امروز یک زندان بزرگ است، پس بازگشت به آن یک کابوس است. اما قطر و به‌ویژه منطقه اللقطه در ذهن من حک شده‌اند. اینجا جایی است که می‌توانم درباره‌اش بگویم 'هیچ‌جا خانه خود آدم نمی‌شود».

خانواده ع.ا تقاضای دریافت تابعیت قطری را کرده‌اند، اما تا کنون موفق نشده‌اند. ع.ا می‌گوید مسئله احساس تعلق، تابعیت و هویت او را به فکر مهاجرت به ترکیه و دریافت تابعیت آنجا انداخته، بلکه در آنجا زندگی تازه‌ای را آغاز کند.

جوامع مجازی

گسترش رسانه‌های اجتماعی و جوامع مجازی که ایجاد کرده، عنصر جدیدی را به مسئله هویت در میان فرزندان جوان‌تر مهاجران در خلیج فارس افزوده است. نتایج پژوهش سعدیه عز‌الدین مالک، استاد مطالعات رسانه در دانشگاه قطر، نشان می‌دهد که این رسانه‌ها امکان ایجاد فضایی غیررسمی را برای بیان و شکل‌گیری وابستگی به سرزمین مادری فراهم کرده‌اند.

مالک در این پژوهش به نسل دوم مهاجران سودانی در قطر اشاره می‌کند که توانسته‌اند با استفاده از فضای مجازی این امکان را به دست بیاورند که تعلق،‌ عدم تعلق یا حتی تعلق خود به هر دو کشور را بیان کنند.

«اگر کشوری که من در آن متولد و بزرگ شده‌ام و با آن انس پیدا کرده‌ام جایی نباشد که بتوانم در آن زندگی کنم،‌ همیشه از خود خواهم پرسید پس من کجا می‌توانم زندگی کنم؟ آیا جای دیگری را دوست خواهم داشت یا نه؟»

یکی از مضامین مهم در آثار عبدالرزاق قرنح، نویسنده زنگباری یمنی‌تبار که سال ۲۰۲۱ برنده جایزه نوبل ادبیات شد، تعدد هویت‌ها است. او در گفت‌وگویی که با سایت دانشگاه قطر داشته،‌ حساسیت خاصی درباره واژه «هویت» نشان می‌دهد و می‌گوید: «هویت چیزی منحصر‌به‌فرد یا ویژه نیست. شیوه‌‌ای است که خودمان را تجسم می‌کنیم و درباره خودمان می‌اندیشیم. اگر شما بخواهید من می‌توانم بیش از یک چیز باشم، البته که نه در یک زمان. من به همان شکلی که می‌توانم پسر، پدر و پدربزرگ باشم، می‌توانم چندین چیز دیگر هم باشم. شما می‌توانید هم‌زمان همه این‌ها باشید و لزومی ندارد فقط یکی از آن‌ها باشید».

ماجرای قرنح خلاصه‌ای از داستان یمنی‌ها در شرق آفریقاست،‌ وضعیتی که شیما التمیمی سعی کرده با فیلم «زیاد استراحت نکن» درباره‌اش حرف بزند. او می‌گوید:‌ «ما بدون اینکه خود را در کتاب،‌ تلویزیون،‌ آهنگ یا رسانه‌ بزرگی ببینیم بزرگ شدیم. ما فقط قحطی، جنگ و بیماری را می‌شناسیم؛ چیزهایی که در ذهن شما حک می‌کند که قرار نیست پیشرفت کنید یا آرزوها و دستاوردهایی داشته باشید و این‌ها برای شکل‌گیری شخصیت شما مضر هستند».

التمیمی معتقد است هر چه افرادی مانند او بیشتر بتوانند داستانشان را برای جهانیان تعریف کنند،‌ افراد بیشتری توان رها شدن از شک و تردیدهایشان را به دست می‌آورند.

او در بازگشت به پرسش «کجایی هستی؟» می‌گوید پیش از ساخت فیلمش دشوارترین پرسشی بود که می‌توانست با آن روبه‌رو شود، اما اکنون این را مزیتی می‌بیند که به او امکان ارتباط با فرهنگ‌های متعددی را داده است. او در جملاتی که به نظر پژواکی است از سخنان عبدالرزاق قرنح، می‌گوید: «زیبایی این است که من می‌توانم به هر چیزی یا به هر بخشی از هر چیزی که می‌خواهم تبدیل شوم؛ چون می‌توانم تمام آن‌ مکان‌ها یا کشورهایی که در آن‌ها زندگی کرده‌ یا ریشه دارم را بخشی از داستان خودم بدانم،‌ حالا چه این روی کاغذ تایید شده باشد و چه نشده باشد».



رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.

لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.

Website by WhiteBeard
Popup Image