جبران خلیل جبران، نویسنده لبنانی، درست میگفت: «کسی که با جوهر مینویسد با کسی که با خونِ دل مینویسد تفاوت دارد». شاید دستاوردهای فمینیستی زنان عرب مصداق این جملهی جبران باشد.
زنان عرب جوامع مردسالار، در محاصرهی اندیشههای کلیشهای و دیوارهای کشیده شده میان زن و مرد، تلاش بسیاری برای اثبات خود میکنند. آنها تلاش میکنند تا راه خود را به سوی استقلال باز کنند و از واقعیت دردناک زندگی خود به سوی جهانی بگریزند که در آن بر اساس جنسیتشان قضاوت نشوند.
زنان عرب در این مسیر از سلاحی متفاوت استفاده کردند. آنها قلم و نوشتن را به عنوان سلاح انتخاب کردند؛ سلاحی که میتواند انقلابها را شعلهور و شرایط را دگرگون سازد.
جوهر دردها
نوشتن یک رفتار انسانیِ برآمده از دردها و سختیهاست. زنان عرب مشهوری هستند که برای درمان دردهای خود به نویسندگی و اندیشههای فمینیستی روی آوردهاند؛ از عایشه تیمور و هدی الشعروای گرفته تا منی الطحاوی و جمانه حداد و نوال السعداوی.
این زنان آغازگر جستجوی رویاهای محال بودند و قلمهایشان را به ابزاری برای مقابله با «قانون جنگل» و فریاد علیه ستم تبدیل کردند.
در این مطلب از بارزترین فمینیستهای عربی میگوییم که موانع را با آثار برجستهی خود شکستند و به منبع الهام زنان بسیاری در جوامع عربی تبدیل شدند.
عایشه تیمور
عایشه از زمان خلافت عثمانی تا کنون به عنوان یکی از نمادهای جنبش فمینیستی جهان عرب و نماد نافرمانی زنانه شناخته میشود. او فعال اجتماعی، شاعر و نویسندهی رمانهایی بود که پرچمدار جنبشهای زنان در مشرقزمین شدند. عایشه تیمور در دورهای که زنان از حداقل حقوق خود محروم بودند، کتابهای زیادی نوشت و منتشر کرد.
از مهمترین آثار عایشه تیمور «آینهی تأمل در مسائل» است که سال 1892 میلادی منتشر شد. او در این کتاب تفسیر متفاوتی از برخی آیات قرآن ارائه میدهد که بر حقوق مساوی زنان و مردان دلالت دارد. این کتاب از آن جهت ارزشمند است که نخستین تلاش جدی و بیپروای یک زن مسلمان در این زمینه بود. علاوه بر تفسیر آیات، او به مسئلهی تنش میان زنان و مردان در خانوادههای مصری نیز پرداخته و دلایلی برای این تنش ذکر میکند.
یکی از مهمترین کتابهای المرنیسی که در آن به مسئله آزادگی زن میپردازد کتاب «شورش زنان و حافظهی اسلامی» است. او در این کتاب به صراحت میگوید که آزادگی در درجهی نخست نه یک امر معنوی بلکه یک مسئله مادی و ملموس است
یکی از آیههایی که عایشه در دفاع از حقوق زنان به آن استناد میکند و به تفسیر آن میپردازد آیهی «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض وبما أنفقوا من أموالهم» (مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج میکنند) است.
او در تفسیر آیه مینویسد که برتری مردان در حمایت و صیانت آنان از زنان نهفته است. تیمور با این مقدمه به مقایسهی واقعیت موجود جوامع با آنچه مورد نظر قرآن است میپردازد. او سپس مردان همعصر خود را فارغ از مردانگی میخواند و تاکید میکند که جهل آنها را کور کرده و باعث شده که به جای مطالعه و فهم این آیات به تغییر معنای آنها بپردازند.
تیمور تاکید میکند که برتری حق ثابت و مطلق مردان نیست، بلکه این حق مشروط به پایبند بودن به پرداخت نفقه و مخارج خانواده و انجام مسئولیت محولشده به آنهاست؛ در نتیجه اگر مردان از ا نجام مسئولیتهای خود باز بمانند ممکن است برتری از آنِ زنان شود.
هدی الشعراوی
او در مصر متولد شد، دقیقا در مرکز اجرای قانون "حریم" که زنان را از حق آموزش محروم کرده بود. او با وجود اینکه در خانه آموزش میدید، اما از اینکه نمیتوانست مانند برادرش به مدرسه برود بسیار خشمگین بود و احساس ناکامی میکرد. همین موضوع باعث شد از زن بودن و آزادنبودنش متنفر باشد.
اگرچه هدی در 13 سالگی بهاجبار با یکی از اقوامش که از او 40 سال بزرگتر بود ازدواج کرد، اما هیچگاه تسلیم تقدیر نشد. ستم بر زنان او را بر آن داشت تا در اماکن عمومی برای زنان سخنرانی کند.
هدی الشعراوی سال 1923 برای نخستین بار برقع (روبند) خود را مقابل یک ایستگاه قطار در قاهره برداشت. این اقدام او بسیاری از زنان را به چنین کاری تشویق کرد. او بعدها مدرسهی ویژهی دختران و همچنین اتحادیه زنان مصری را تاسیس کرد.
از مهمترین اقدامات هدی الشعراوی در راه مبارزه برای برجسته کردن نقش اجتماعی زنان، انتشار مجله «المصریه» (زن مصری) به زبان فرانسه از سال 1925 بود؛ مجلهای که نسخه عربی آن نیز از سال 1937 منتشر میشد.
لطیفه زیات
لطیفه زیات تولید آثار ادبی را برای طرح مسائل و چالشهای زنان به کار گرفت. یکی از رمانهای او به نام «درِ باز» (1960) که نخستین جایزه ادبی نجیب محفوظ را در سال 1996 نصیب خود کرد و سپس فیلم آن با بازیگری فاتن حمامه و صالح سلیم تولید شد، راه نوشتن رمان رئالیستی را به زنان مصری نشان داد.
زیات با این رمان جذاب توانست زنان را از حاشیه به متن بیاورد و آنها را تبدیل به بازیگران اصلی میدان سیاست و جامعه کند. به همین دلیل رمان او یکی از مهمترین آثار ادبیات زنانه و جزو صد رمان برتر عربی بهشمار میآید.
زیات در رمان «درِ باز» تلاش کرد تا با روایت زندگی دختری به نان لیلا دوگانگی جامعه و نگاه تحقیرآمیز آن به زنان را فاش کند. لیلا، که در یک جامعه مردسالار زندگی میکند، گناه زن بودن را به دوش میکشد؛ پدرش از عرف ناعادلانهی جامعه پیروی میکند، نامزدش خود را سرپرست او میداند، برادرش که مدام از تساوی حقوق زن و مرد سخن میگوید همیشه او را موجودی کمتر از خود میداند، معشوقش هم به او نگاهی مادی دارد و زن را فقط یک بدن میبیند.
لیلا با وجود همه سختیها و مشکلاتی که در طول رمان با آنها دستوپنجه نرم میکند، موفق میشود علیه واقعیتهای زندگیاش و جنبههای مختلف مردسالاری قیام کند. در نهایت، بخش نافرمان و بیپروای شخصیتش بر بخش فرمانبردار او پیروز میشود.
فاطمه المرنیسی
«آیا میتوان دنیایی را تصور کرد که در آن [مفهوم] برتری مردانه [به معنای] مهر و محبت باشد؟ مردانی که صبح اگر از آنها جدا شویم برای فراقمان اشک بریزند و شب برایمان شعری از نزار قبانی بخوانند».
فاطمه المرنیسی، جامعهشناس مراکشی، در بیشتر کتابها و نوشتههای خود به مسائل فمینیستی و مفاهیم مربوط به زنان پرداخته است؛ از ساختارهای مردسالارانهی حاکم بر زندگی زنان تا مسائل جنسیتی زنان در جوامع مدرن اسلامی.
یکی از مهمترین کتابهای المرنیسی که در آن به مسئله آزادگی زن میپردازد کتاب «شورش زنان و حافظهی اسلامی» است. او در این کتاب به صراحت میگوید که آزادگی در درجهی نخست نه یک امر معنوی بلکه یک مسئله مادی و ملموس است.
المرنیسی در بخش نخست کتاب «فراسوی حجاب» که در سال 1975 منتشر کرد به «مهندسی» روابط اجتماعی مؤثر در ایجاد ساختار خانواده در جوامع اسلامی و برخورداری مردان از نقش رهبری خانواده میپردازد.
فاطمه المرنیسی علاوه بر این موضوعات درباره نقشهای جنسیتی مردان و زنان نیز پژوهش کرده است. او در این زمینه معتقد است که ترس از زنان و نسبت دادن صفتهایی مانند فتنهگر و اغواگر به آنها جز بهدلیل ترس از تمایلات جنسی زنان نیست. او این پرسش را مطرح میکند که «چرا مردان از جذابیت زنان واهمه دارند؟ آیا این ترس ناشی از این پیشفرض است که مرد از ارضای جنسی زن عاجز است و در نتیجه شاید او به دنبال مرد دیگری برود و در نهایت اگر آزاد بماند موجب هرجومرج شود؟»
نوال السعداوی
«انقلابها پنهانی اتفاق نمیافتند. انقلاب و نوشتن با محرمانه بودن بیگانه هستند... قفل را بشکن و در روشنایی بنویس، خشمگین شو، طغیان کن و آرام نگیر».
نوال سعداوی، مشهور به سیمون دوبووار عرب، یکی از بیپرواترین نویسندگان جهان عرب در طرح مسائل بحثبرانگیز حوزه زنان و همچنین از نخستین زنان فمینیست عرب است.
السعداوی باوجود همه تهدیدها همیشه بر مخالفت با اندیشههای مردسالارانه و سنتها تاکید داشت و در زمینهی مخالفت با پدیده ختنه دختران شهرت یافت. السعداوی این پدیده را محصول «ساختار پدرسالاری» میدانست.
«آیا نویسندگی، مردنِ قبل از مرگ نیست؟ یا خودکشی پیش از خودکشی نیست؟»؛ این جمله را جمانه حداد، نویسنده و روزنامه نگار لبنانی، گفته است. نام او برای چند سال جزو صد زن قدرتمند جهان عرب بود
او سال 1972 کتاب «زن و سکس» را نوشت و در آن به تجاوز به بدن زنان در شکلهای مختلف، ازجمله ختنهی دختران، پرداخت و از آنها انتقاد کرد. السعداوی که یک پزشک بود به دلیل انتشار همین کتاب از سوی وزارت بهداشت مصر اخراج شد. نوال به مواضع خود دربارهی دین و حجاب نیز شهرت داشت.
احلام مستغانمی
«اینکه کسی به تو دفتر و قلم بدهد برای نویسندگی کافی نیست، او باید تو را تا مرز نویسندگی آزار دهد».
آثار احلام مستغانمی پرفروشترین کتابها در جهان عرب هستند. مستغانمی نویسندگی را با کتاب «ذاکره الجسد» (خاطرات بدن) آغاز کرد. او در این کتاب به مسائل مختلف سیاسی و ایدههای جسورانه درباره زندگی زنان الجزایری میپردازد. مستغانمی به عبور از خط قرمزها در نوشتن و طرح ایدههای جسورانهی زنی سرکش برای شکستن قیدوبندهای اجباری شهرت دارد.
جمانه حداد
«آیا نویسندگی، مردنِ قبل از مرگ نیست؟ یا خودکشی پیش از خودکشی نیست؟»؛ این جمله را جمانه حداد، نویسنده و روزنامه نگار لبنانی، گفته است. نام او برای چند سال جزو صد زن قدرتمند جهان عرب بود.
حداد یک فعال حقوق زن و موسس مجلهی «جسد» (بدن) است که به فرهنگ بدن و هنرهای مربوط به آن میپردازد. از مهمترین آثار او کتابهای «بازگشت لیلیت»، «مرگ خواهد آمد و چشمان تو برای آن خواهد بود»، «شهرزاد اینگونه به قتل رسید»، «سوپرمن عرب»، «قفس» و «دختر زن خیاط» هستند . کتابِ دختر زن خیاط، روایت زنان ارمنی است که در کوچ اجباری و دردناک ارمنیها آنقدر سختی کشیدند که شیر مادران در سینه خشک شد و نوزادانشان گرسنه ماندند. این مادران خود را برای دخترانشان قربانی کردند و به خواسته خود قربانی تجاوز شدند. زنانی که در حلب، غازی عینتاب، بیت المقدس، سوریه و بیروت خود را با جنگ، گرسنگی، فقر و خاری سازگار کردند. این رمان یک روایت حماسی از زنانی است که پیش از تولد اندیشههای فمینیستی زندگی کردهاند و اگرچه شکسته شدند، اما قهرمان ماندند.
رصيف22 منظمة غير ربحية. الأموال التي نجمعها من ناس رصيف، والتمويل المؤسسي، يذهبان مباشرةً إلى دعم عملنا الصحافي. نحن لا نحصل على تمويل من الشركات الكبرى، أو تمويل سياسي، ولا ننشر محتوى مدفوعاً.
لدعم صحافتنا المعنية بالشأن العام أولاً، ولتبقى صفحاتنا متاحةً لكل القرّاء، انقر هنا.
انضم/ي إلى المناقشة
مستخدم مجهول -
منذ 5 أيامربما نشهد خلال السنوات القادمة بدء منافسة بين تلك المؤسسات التعليمية الاهلية للوصول الى المراتب...
مستخدم مجهول -
منذ 5 أيامحرفيا هذا المقال قال كل اللي في قلبي
مستخدم مجهول -
منذ أسبوعبكيت كثيرا وانا اقرأ المقال وبالذات ان هذا تماما ماحصل معي واطفالي بعد الانفصال , بكيت كانه...
جيسيكا ملو فالنتاين -
منذ أسبوعرائع. الله يرجعك قريبا. شوقتيني ارجع روح على صور.
مستخدم مجهول -
منذ أسبوعحبيت اللغة.
أحضان دافئة -
منذ اسبوعينمقال رائع فعلا وواقعي